روانشناسی کاربردی چیست؟
روانشناسان در حوزه روانشناسی کاربردی، با استفاده از روشها و یافتههای علمی روانشناسی پایه، سعی دارند مشکلات افراد را به طور عملی حل کنند. در واقع هدف روانشناسی کاربردی این است که با استفاده از دانش کسب شده و روشهای توسعه یافته، سطح کیفیت زندگی و عملکرد افراد را بهبود ببخشد.
لازم به ذکر است که نمیتوان به راحتی روانشناسی پایه را از روانشناسی کاربردی جدا کرد؛ زیرا هر کدام از این حوزهها تکمیل کنندۀ دیگری است. روانشناسی تربیتی، روانشناسی صنعتی سازمانی، مدیریت بازرگانی، حقوق، سلامت، طراحی محصولات، روانشناسی رفتاری، انگیزش، روانکاوی، عصب روانشناسی و روانپزشکی تنها تعدادی از زمینههایی هستند که تحت تأثیر اصول روانشناسی و یافتههای علمی قرار دارند. برخی از حوزههای تخصصی در زمینۀ روانشناسی عمومی و پایه مثل روانشناسی اجتماعی و روانشناسی شناختی نیز دارای شاخههای کاربردی هستند. بنابراین حوزههای فعالیتی در زمینۀ روانشناسی کاربردی بسیار گسترده است؛ به طوری که هر گونه به کارگیری دانش و اطلاعات علمی روانشناسی برای حل مسائل و مشکلات افراد، میتواند در حیطۀ روانشناسی کاربردی قرار گیرد.
تاریخچۀ روانشناسی کاربردی
در طول قرن نوزدهم، گنجینۀ عظیمی از دانش در مورد جهان فیزیکی و تکامل نژاد بشر جمعآوری شد. روانشناسی نیز بهعنوان یک علم تجربی در سال ۱۸۷۹ در آزمایشگاه ویلهلم وونت پایهریزی شد که عمدتاً بر اساس ساختار بیولوژیکی انسان به دنبال کشف قوانین ذهن و تجربۀ آگاهانۀ انسان بود. در سال۱۸۸۳، انتشار تحقیقاتِ فرانسیس گالتون در مورد رشد قوای ذهنی انسان، نشان داد که از طریق بهکارگیری برخی ابزارها و آزمونها امکان سنجش کیفیتهای ذهنی وجود دارد. اینگونه بود که تفاوتهای انسانی، برای مطالعۀ علمی به موضوعی قابل اندازهگیری تبدیل شد. همچنین تأسیس اولین کلینیک روانشناسی جهان توسط لایتنر ویتمر در سال ۱۸۹۶ در دانشگاه پنسیلوانیا، زمینهای را برای به کارگیری علم روانشناسی در حیطۀ درمان اختلالات روانشناختی ایجاد کرد و زمینۀ ایجاد روانشناسی بالینی را فراهم ساخت.
در اوایل دهه ۱۹۰۰ نیز آزمونهای هوش توسط روانشناسان فرانسوی، آلفرد بینه و تئودور سیمون در سطح مدارس پاریس اجرا شد. این امر باعث شد که کودکان بتوانند از علم نوین روانشناسی بهره مند شوند؛ زیرا با کمک این آزمونها، ظرفیتها، هوش و میزان استعداد آنها برای تحصیل بهطور عینی قابل ارزیابی شد. بدین ترتیب، کاربردهای علم روانشناسی گاه به خاطر وقوع یافتههای علمی و گاه به دلیل نیازهای اجتماعی ایجاد میشد. در واقع آنچه افراد در زندگی خود با آن سر و کار داشتند؛ مثل مشکلات تحصیلی، کار، سازمانهای اجتماعی، نا بهنجاریها، مسائل خانوادگی، رشد انسانی، تمایلات جنسی و روابط بین فردی باعث شد که روانشناسی در جهت رفع این نیازها به کار گرفته شود. در واقع روانشناسی، به علمی که نظریه و روشهای آن، به طور ذاتی بر خواستهها و نیازهای گوناگون زندگی افراد منطبق بود، تبدیل شد و بدین ترتیب ارزش این علم تا حد زیادی به نتایج عملی و کاربردی آن وابسته گشت.
حیطههای استفاده از روانشناسی کاربردی
روانشناسی کاربردی به دلیل تمرکز بر یافتههای علمی و چگونگی استفاده از آنها برای رفتار عملی، شامل حوزههای گستردهای است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم:
روانشناسی تربیتی:
روانشناسی تربیتی به مطالعۀ چگونگی یادگیری انسان در محیطهای آموزشی، به ویژه مدارس، میپردازد و اثرات مداخلات آموزشی خاص را نیز ارزیابی میکند. روانشناسان تربیتی همچنین به بررسی این سؤال میپردازند که چرا تجارب یادگیری در موقعیتهای مختلف از یکدیگر متفاوت است.
روانشناسی مشاوره:
این رشته بهعنوان یک تخصص کاربردی در علم روانشناسی، زمینهها و حوزههای مختلفی را در برمیگیرد. روانشناسان مشاور به افراد کمک میکنند تا بهزیستی روانی خود را بهبود بخشند، استرس خود را مدیریت کنند و عملکرد کلی خود را در زندگی بهبود دهند.
روانشناسی بالینی:
روانشناسی بالینی از علم روانشناسی به منظور درک، پیشگیری و درمان اختلالات روانشناختی و همچنین ارتقاء بهزیستی روانی و رشد شخصی استفاده میکند. ارزیابیهای روانشناختی و روان درمانی از جمله حوزههایی هستند که در زمینۀ روانشناسی بالینی قرار دارند. از طرفی روانشناسان بالینی ممکن است در تحقیق، آموزش، مشاوره، شهادت پزشکی قانونی نیز مشارکت کنند.
روانشناسی محیطی:
علم روانشناسی محیطی، انسانها و تعامل آنها با محیط را بهطور روانشناختی مطالعه میکند. خانه، محل کار، کلاسهای درس، کارخانهها، طبیعت از جمله محیطهایی هستند که در این زمینه، بررسی میشوند. همچنین از علم روانشناسی ادراک، روانشناسی یادگیری، روانشناسی شناختی و اجتماعی در زمینۀ روانشناسی محیطی استفاده میشود.
- لازم به ذکر است که دامنۀ روانشناسی کاربردی، با توجه به ظهور انواع جدیدی از مشکلات و چالشها، به طور مداوم درحال گسترش است. روانشناسی مصرف کننده، روانشناسی مدرسه، روانشناسی جامعه، روانشناسی ورزشی، روانشناسی ترافیک و روانشناسی تبلیغات از دیگر شاخههای روانشناسیکاربردی به حساب میآیند.
حوزههای شغلی در روانشناسی کاربردی
در ادامه برخی حوزههای شغلی که نمونهای از فعالیتها در روانشناسی کاربردی است را به طور مختصر معرفی میکنیم.
روانشناسی قانونی:
روانشناسی قانونی یکی از حساسترین حوزههای شغلی در حیطۀ روانشناسی کاربردی است. این حرفه به چگونگی اِعمال اصول و شیوههای روانشناختی در قانون و تحقیقات جنایی اشاره دارد. روانشناسان قانونی طیف گستردهای از وظایف مانند بررسی کودک آزاری، نظارت بر پروندههای حضانت کودکان، ارزیابی صلاحیت روانی افراد و شهادت به عنوان یک متخصص را به عهده دارند.
روانشناسی صنعتی سازمانی:
رشتۀ روانشناسی صنعتی سازمانی بر مطالعۀ محیط کار، سازمانها و کارکنان متمرکز است. افراد حرفهای در این حوزه را میتوان در محیطهای مختلفی از جمله شرکتهای مشاورۀ خصوصی و ادارات دولتی مشاهده کرد. انگیزۀ شغلی، گزینش کارکنان، عملکرد شغلی، سلامت حرفهای، منابع انسانی و پرورش رهبر و مدیر، از جمله زمینههایی هستند که روانشناسان صنعتی سازمانی در آنها فعالیت میکنند. روانشناسان صنعتی سازمانی با فعالیتهای مؤثر در زمینۀ کسب و کار، افقهای تازهای را در روانشناسی کاربردی گشودهاند.
روانشناسی ورزشی:
روانشناسان ورزشی به چگونگی اثربخشی حوزههای مختلف روانشناسی بر عملکرد ورزشی افراد و بالعکس، علاقهمند هستند. آنها اغلب بهطور مستقیم برای آموزش مهارتهای خاص، بهبود عملکرد و افزایش انگیزه با ورزشکاران در ارتباط هستند. روانشناسی کاربردی در این زمینه به موفقیتهای بسیاری نائل شدهاست.
روانشناسی منابع انسانی:
روانشناسی منابع انسانی یک حوزۀ میانرشتهای در حیطۀ روانشناسی کاربردی است که بر حوزههایی از جمله روانشناسی، علوم شناختی، مدیریت و آمار تکیه دارد. روانشناسان منابع انسانی اغلب به دنبال طراحی محصولات یا محیطهای شغلی مناسب هستند. این دسته از روانشناسان به منظور بهبود کیفیت محل کار، به دنبال راههایی برای ارتقاء کارایی و ایمنی محیط کاری و همچنین بررسی تعامل انسان و کامپیوتر هستند.
روانشناسی سلامت:
روانشناسی سلامت یک رشتۀ رو به رشد است که به بررسی عوامل روانشناختی، بیولوژیکی و اجتماعی اثرگذار بر سلامت فردی میپردازد. افراد شاغل در این زمینه، اغلب در مراکز بهداشت و درمان، بیمارستانها و دانشگاهها حضور دارند. و در حیطههای مختلفی مثل کاهش وزن، ترک سیگار، تنظیم اضطراب و اصلاح تغذیه، به مراجعان کمک میکنند. روانشناسان سلامت اغلب در یکی از سه حوزۀ اصلی پژوهش، بالینی و سیاست گذاریهای عمومی فعالیت میکنند. روانشناسان سلامت در حوزۀ پژوهش و سیاستهای عمومی، به بررسی روشهایی میپردازند که میتواند به افراد کمک کند تا سالمتر زندگی کنند، درحالیکه افراد فعال در حوزۀ بالینی، معمولاً مستقیماً با مراجعین کار میکنند تا در جهت رفع مشکلات در زمینۀ سلامتی، به آنها کمک کنند.
جمعبندی:
متفکران حوزۀ روانشناسی در دورههای ابتدایی شکلگیری علم روانشناسی، از منظر نظری، به مطالعه و درک ذهن و رفتار انسان میپرداختند. به مرور زمان تعامل بین کار علمی و نیازهای اجتماعی، منجر به ظهور کاربردهای عملی روانشناسی شد و مسائلی مانند رفتارهای نابهنجار، نقصهای شناختی، بزهکاری و روابط بینفردی ضعیف، مردم را به دانش موجود در این حوزه مرتبط کرد و با گذشت زمان کاربردهای این علم در جوامع، گسترش یافت. بنابراین علم روانشناسی کاربردی با توجه به ظهور انواع مختلفی از مشکلات و چالشها، به طور مداوم، درحال ارتقاء و گسترش بوده است و در این راستا، به دفعات توانایی خود را برای حل مشکلات عملی مردم، نشان داده است.
نگارنده:
خانم سمیه کریمی، رواندرمانگر و کاندیدای دکتری تخصصی روانشناسی
ویراستار علمی:
خانم شکوه شیروانیان، کارشناس ارشد روانشماسی عمومی