روانشناسی تربیتی چیست؟ تعریف روانشناسی تربیتی
روانشناسی تربیتی، به عنوان یکی از حوزههای مهم در زمینۀ روانشناسی، چگونگی فرایند یادگیری در افراد را مورد مطالعه قرار میدهد. موضوعاتی مانند روشهای تدریس، فرآیندهای آموزشی و تفاوتهای فردی اثرگذار بر فرایند یادگیری نیز در این زمینه مورد بررسی قرار میگیرد. تبیین چگونگی یادگیری و حفظ اطلاعات جدید توسط افراد نیز از اهداف دیگر این علم است. این شاخه از روانشناسی نهتنها فرآیند یادگیری در دوران کودکی و نوجوانی را مورد بررسی قرار میدهد، بلکه به فرآیندهای اجتماعی، عاطفی و شناختی اثرگذار بر یادگیری نیز توجه میکند.
تاریخچۀ روانشناسی تربیتی:
روانشناسی تربیتی شاخه نسبتاً جدیدی از روانشناسی است که به سرعت رشد کرده است. مباحث مهم در روانشناسی تربیتی عمدتاً توسط فیلسوفان تربیتی مطرح شده است. بسیاری، یوهان هربارت را پدر روانشناسی تربیتی میدانند. هربارت معتقد بود که علاقۀ دانش آموز به یک موضوع، تأثیر فوق العادهای بر نتیجه یادگیری میگذارد. او معتقد بود که معلمان لازم است هنگام تصمیم گیری در مورد اینکه کدام نوع آموزش مناسبتر است؛ علاقه مندی دانشآموزان را در نظر بگیرند. ویلیام جیمز نیز، سهم قابل توجهی در زمینۀ روانشناسی تربیتی داشته است و کتاب او با عنوان “گفتگوهایی با معلمان در مورد روانشناسی”، اثر مهمی در زمینۀ روانشناسی تربیتی به حساب میآید. تقریباً در همین دوران، آلفرد بینه، روانشناس فرانسوی، آزمونی برای سنجش و ارزیابی هوش طراحی کرد.
این آزمون در اصل به سفارش دولت فرانسه برای شناسایی کودکانی که در فرآیند رشدی خود تأخیر داشتند، طراحی شده بود تا برای این کودکان، برنامههای آموزشی ویژهای تدوین شود. در آمریکا، جان دیویی تأثیر قابل توجهی بر فرآیند آموزش بر جای گذاشت. عقاید دیویی نسبت به زمان خودش مترقی بود. او بر این اعتقاد بود که لازم است مدارس، به جای موضوعات درسی، بر دانش آموزان تمرکز کنند. او از یادگیری فعال حمایت میکرد و عقیده داشت که تجربۀ عملی، بخش مهمی از فرآیند یادگیری است. بنجامین بلوم نیز، یکی از روانشناسان تربیتی معاصر، طبقه بندی مهمی را برای توصیف اهداف آموزشی مختلف، طراحی کرد که در سال ۱۹۵۰ مورد توجه قرار گرفت و اثر گستردهای را بر جای گذاشت.
افراد مطرح در توسعه روانشناسی تربیتی
شخصیتهای بسیاری در توسعه روانشناسی تربیتی نقش داشتهاند؛ برخی از این افراد مشهور عبارتند از:
جان لاک:
جان لاک، فیلسوف انگلیسی، مفهوم لوح سفید را مطرح کرد و بر این عقیده بود که ذهن اساساً در بدو تولد یک لوح سفید خالی است و این بدان معنا است که دانش از طریق تجربه و یادگیری توسعه مییابد.
ژان پیاژه:
نظریۀ تأثیرگذار ژان پیاژه در مورد رشد شناختی، بر روانشناسی تربیتی امروزه تاثیر بسیاری گذاشته است.
بیاف اسکینر:
اسکینر به عنوان ارائه دهندۀ مفهوم شرطیسازی، تأثیر زیادی بر دیدگاههای رفتارگرایانه داشته است. تحقیقات او در مورد تقویت و تنبیه همچنان نقش مهمی در آموزش ایفا مینماید.
اهداف روانشناسی تربیتی:
- ایجاد نگرش صحیح در معلمان نسبت به فرایند آموزش و یادگیری موثر
- انتخاب موضوعات مناسب و سازماندهی عناوین و سرفصلهای آموزشی با توجه به ساختار ذهنی دانش آموزان
- کمک به معلمان برای فراهم سازی بستر مناسب آموزشی بر اساس عوامل رشد جسمانی، اجتماعی، شناختی و تاثیرات محیطی یادگیرندگان
- آموزش ارتباط مناسب و اثربخش با دانشآموزان، فراهم سازی فضای همدلی و درک و ایجاد نگرش مثبت نسبت به یادگیری
- آموزش نگرش علمی به معلمان در راستای حل و فصل مسائل تربیتی و آموزشی و به کارگیری یافتههای تحقیقات در فضاهای آموزشی
- توسعۀ روشهای صحیح ارزشیابی و سنجش دستاوردهای دانشآموزان
مباحث مطرح روانشناسی تربیتی:
روانشناسان آموزشی با آگاهی از مشکلات مطرح شده توسط معلمان و نیازهای فردی دانشآموزان، برای درک کاملتر از فرآیند یادگیری به جست و جو عمیق میپردازند. برخی از موضوعات مورد مطالعه در روانشناسی تربیتی عبارتند از:
- فناوری آموزشی: بررسی چگونگی به کارگیری فناوری برای کمک به امر یادگیری دانش آموزان
- طراحی آموزشی: طراحی مواد آموزشی موثر
- آموزش ویژه: کمک به دانش آموزان نیازمند به آموزش تخصصی
- توسعه برنامه درسی: طراحی روشهای تدریس برای به حداکثر رساندن یادگیری
- یادگیری سازمانی: مطالعۀ نحوۀ یادگیری افراد در محیطهای سازمانی، مانند ادارت، سازمانها و مراکز تجاری و صنعتی
- دانشآموزان تیزهوش: کمک به دانشآموزان با استعداد
دیدگاههای رایج در روانشناسی تربیتی
همانند سایر حوزههای روانشناسی، پژوهشگران حوزۀ روانشناسی تربیتی نیز، مسائل و مشکلات را از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار میدهند. این دیدگاهها بر عوامل اثرگذار بر نحوه یادگیری فرد، تمرکز دارد. رفتارهای آموختهشده، شناخت و تجربیات از جمله عواملی است که در این علم، مد نظر قرار میگیرد که در ادامه اشارهای گذرا به آنها خواهیم کرد.
دیدگاه رفتاری:
این دیدگاه، بیان میکند که رفتارها، از طریق شرطی سازی، آموخته میشوند. روانشناسان رفتارگرا، برای تبیین چگونگی وقوع یادگیری، بر اصول شرطی سازی تآکید میکنند. رفتارگرایان این گونه استدلال میکنند که دانش آموزان درصورت گرفتن پاداش بعد از رفتار “مثبت” و تنبیه شدن بعد از رفتار “منفی”، یاد میگیرند که چگونه رفتار کنند. در حالی که این روشها در برخی موارد موثر است، رویکرد رفتاری به دلیل عدم توجه به مواردی مانند نگرشها، احساسات و انگیزههای درونی در فرایند یادگیری، مورد انتقاد قرار گرفته است.
دیدگاه تحولی:
این دیدگاه بر چگونگی کسب مهارت و دانش در کودکان سنین مختلف تمرکز دارد. مراحل رشد شناختیِ ژان پیاژه، نمونهای از یک نظریه مهم تحولی است؛ که به چگونگی رشد شناختی کودکان میپردازد. درک نحوۀ تفکر کودکان در مراحل مختلف رشد، منجر به شناخت این موضوع میشود که کودکان در هر مرحله از رشد، قادر به انجام چه کارهایی هستند. این دادهها به مربیان آموزشی کمک میکند، متناسب با سطوح مختلف رشد شناختی در گروههای سنی گوناگون، روشها و تجهیزات آموزشی را با به کارگیرند.
دیدگاه شناختی:
این رویکرد فرآیندهای ذهنی مثل ادراک، توجه، زبانT حل مسئله و یادگیری را بررسی میکند و از این طریق، به سوالاتی همچون “افراد چگونه فکر میکنند، چگونه یاد میگیرند، چگونه به یاد میآورند و چگونه اطلاعات را پردازش میکنند؟” پاسخ میدهد.
رویکرد ساختگرایی:
این دیدگاه بر چگونگی ساختن فعالانۀ دانش فرد از جهان متمرکز است. این دیدگاه به بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر نحوه یادگیری میپردازد. صاحب نظران ساختگرایی بر این باورند که آنچه یک فرد از قبل میداند بیشترین تأثیر را بر نحوه یادگیری اطلاعات جدید دارد. این بدان معناست که دانش جدید فقط میتواند به دانش موجود افزوده شود.
دیدگاه تجربه گرائی:
این دیدگاه بر این باور است که تجارب زندگی فرد بر چگونگی درک اطلاعات جدید تأثیرگذار است. این دیدگاه، تلفیقی از دیدگاههای ساخت گرایی و شناختی است که بر تجربیات، افکار و احساسات یادگیرنده تمرکز دارد. همچنین این دیدگاه به انسانها این فرصت را میدهد که معنای زندگی شخصی خودشان را در آنچه که میآموزند، بیابند.
حوزههای شغلی در روانشناسی تربیتی
روانشناسان تربیتی، در حوزههای مختلف، میتوانند فعالیت کنند. روانشناسان تربیتی، برای یافتن راهکارهای بهینه، در جهت کمک به فرایند یادگیری، با مربیان، مدیران مدارس، معلمان و دانشآموزان در ارتباط هستند. تدوین برنامههای آموزشی برای دانشآموزان و یافتن روشهای جدید یادگیری، ازجمله فعالیتهای روانشناسان تربیتی است. روانشناسان تربیتی با اهداف گستردهایی ایا مثل آگاهی رساندن در مورد فرایندهای یادگیری، تربیت معلمان، تعیین اهداف آموزشی، ارزیابی فرایندهای آموزشی، مشاوره به دانش آموزان جهت رفع موانع یادگیری و… در مدارس فعالیت میکنند. روانشناسان تربیتی میتوانند در سازمانهای سیاست گذار در زمینۀ موضوعات آموزشی، به تحقیق و پژوهش بپردازند و در انتخاب بهترین راههای یادگیری دانش آموزان، تأثیرگذار باشند.
نگارنده:
خانم سمیه کریمی، رواندرمانگر و کاندیدای دکتری تخصصی روانشناسی
ویراستار علمی:
خانم شکوه شیروانیان، کارشناس ارشد روانشناسی عمومی