اطهرى جوادى ارجمند- فارغ التحصیل دوره وفور

اطهرى جوادى ارجمند- فارغ التحصیل دوره وفور

همچنان معتقدم تجربه ی من از دوره مهارتهاى زندگى وفور، در قالب کلمات نمی گنجد و گاهی از استفاده از کلمات‌‌‌‌‌‌ تکراری برای توصیف وفور خسته و‌کلافه می شوم. آنچه می خواهم در قالب کلمات از تجربه ی قبل و‌بعد از وفورم بگویم، گشایش بسیار در تمام زمینه های زندگی ام است. گشایش در کار […]

ناهید- دوره وفور تهران

ناهید- دوره وفور تهران

این دوره، برای من مثل موج سواری بود؛ آدم وقتی میره موج سواری یاد بگیره و هیچی هم بلد نیست، اولش با هر موج میره ته آب دریا کلی آب شور می‌خوره بعد میاد روی آب، گاهی پرت میشه به سمت آسمون و با صورت می‌خوره روی آب، اون موقع که میره قعر دریا همه […]

کاملیا- دوره ۱ رشت

کاملیا- دوره ۱ رشت

من ۷۵ سال دارم. بعضی از آدمها که به من نزدیکترند و از قبل من را میشناسند، میدانند که من در ۷۵ سالگی حسرت سالهای سى، چهل، پنجاه و شصت سالگى ام را نمیخورم. همه آن سالها را بنحوى زندگی کردم که توانستم با تمام داشته ها و نداشته هایم مطابق میل درونى ام زندگى […]

سجاد- دوره ۱ رشت

سجاد- دوره ۱ رشت

امروز تقریبا دو سال از آشنایی من با دوره «وفور» میگذره. من زندگیم رو به دو قسمت تقسیم میکنم؛ “قبل از وفور و بعد از وفور” با کلی دانسته و دانش وارد دوره شدم. در طول دوره “مثل ظرف آبی که پر املاحِ ته نشین شده بود و تکانهای اساسی خورد” به هم خوردم. با […]

رؤیا- دوره ۱ رشت

رؤیا- دوره ۱ رشت

دعوت … هزینه یا دستاورد ! امروز جمله ای از مربی در مورد “دعوت” ذهنم را مشغول کرد. اینکه مشارکت در پروسه دعوت هزینه دارد و برخی با اجتناب از آن طفره می‌روند … ! وقتی به دعوت به عنوان بخشی مهمی از آموزه‌های وفور نگاه می‌کنم مفهوم واژه‌ی “هزینه” برایم پررنگ تر می‌شود … […]

طاهره- دوره ۲ کرمان

طاهره- دوره ۲ کرمان

ناز پروردگى در مقابل رشد یافتگى دختری ناز پروده بودم و این برام معنای خاصى داشت. معنى‌اش این بود: از گل نازک‌تر نشنیده، لای پر قو بزرگ شده، هیچکس بهش تو نگفته و… اما حالا جورِ دیگه‌اى اون رو معنى می‌کنم امروز برام ناز پرورده یعنی، از اجتماع ترسیده، از واقعیات جدا مونده، از خودِ […]

امیر- دوره ۵ قزوین

امیر- دوره ۵ قزوین

این روزها مدام پیام‌های گروه را می‌خواندم، پیام‌های هم شاگردی‌ها به دعوت ما به دعوت کردن دیگران به دوره‌ی آموزشی «وفور» راستش مدت زیادی این سؤال “که دعوت برای چی؟” ذهنم را مشغول کرده بود، ولی دلیلش را پیدا نمی‌کردم. در جستجوی پاسخ، کتاب‌هایی که در گذشته خوانده بودم را این بار با اندک توشه‌ای […]

رؤیا- دوره ۱ رشت

رؤیا- دوره ۱ رشت

من خوبم…! در امتداد پیاده رو بروی یکی از دیوارهای قدیمی شهر نقاشی زیبایی نظرم را جلب کرد… دست پخت سازمان زیباسازی شهرداری بود. دیوارهای سـیمانی و بد قواره سطح شهر را با رنـگ و لعابی، متناسب با فضای فرهنگی هر منطقه، دستی به سر و رویشان می‌کشید تا چشم نواز شوند و به نگاه […]

سامره- دوره ۱ رشت

سامره- دوره ۱ رشت

تجربه شاگردان توی این روزهای پاییزی، برای مطالعه کتابی راجع به تغییر، تصمیم گرفتم با رعایت پروتکلهاى بهداشتی گوشه دنج یه پارک رو براى مطالعه انتخاب کنم. یه جورایی نیاز داشتم درختها و برگهای زرد ونارنجی و قهوه ای شون رو ببینم، همیشه پاییز رو بخاطر اینهمه زیبایی دوست داشته ام. پائیز فصلی است که […]

رؤیا – دوره ۱ رشت

رؤیا – دوره ۱ رشت

تجربه شاگردان وفور … زبان مشترک ! یکی از موانعی که افراد بهنگام دعوت شدنشان به دوره “وفور” اعلام میکنند مشکلاتِ مالی است. همه ما در شرایطی بسر می بریم که درک این موضوع کاملا برایمان ملموس است و نیاز به هیچ توضیح اضافه ای ندارد. از سویی دیگر، وقتی به چالش های عمیق و […]