اطهرى جوادى ارجمند- فارغ التحصیل دوره وفور

همچنان معتقدم تجربه ی من از دوره مهارتهاى زندگى وفور، در قالب کلمات نمی گنجد و گاهی از استفاده از کلمات‌‌‌‌‌‌ تکراری برای توصیف وفور خسته و‌کلافه می شوم.

آنچه می خواهم در قالب کلمات از تجربه ی قبل و‌بعد از وفورم بگویم، گشایش بسیار در تمام زمینه های زندگی ام است. گشایش در کار ،در شغل، در روابط اجتماعی و روابط شخصی.

وفور باعث شد من از یک ربات و انسان مکانیکی تبدیل به یک موجود همراه با قلب تپنده شوم.
مانند داستان جادوگر شهر oz ، که به یک مترسک قلب واقعی بخشیدند و از آن روز طعم زندگی واقعی را چشید.
قبل از آن، انگار زبان روح من، قادر به چشیدن هیچ طعمی از زندگی نبود. نه شیرینی نه تلخی نه درد، هیچ. بعد از وفور انگار من همه چیز را چشیدم، طعم زنده بودن را. و این هم هیجان انگیز بود و هم ترسناک.

بهترین توصیف من از وفور، مانند داستان هلن کلر است. او کور ،کر و لال بود. من نیز گاهی قبل از وفور حس میکرد مانند یک کور کر و لال با جهان اطرافم ارتباط برقرار میکنم. او‌معلمی به نام «آن سالیوان»داشت که سعی میکرد به هلن کمک کند درکی از زندگی و دنیای اطرافش داشته باشد.
روزی او را به باغچه برد . دستان او را زیر آب گرفت ، کف دست او نوشت:«آب»
ناگهان هلن آشفته و از خود بی خود شد و فهمید «آب» چیست، مانند لحظه ای که استاد من در «وفور» دستان من را گرفت و به من فهماند، این، «زندگی» است.
دکتر اطهرى جوادى ارجمند
و فارالتحصیل دوره مهارتهاى جامع و تغصیلى زندگى سالم “وفور”