طاهره- دوره ۲ کرمان

ناز پروردگى در مقابل رشد یافتگى دختری ناز پروده بودم و این برام معنای خاصى داشت. معنى‌اش این بود: از گل نازک‌تر نشنیده، لای پر قو بزرگ شده، هیچکس بهش تو نگفته و… اما حالا جورِ دیگه‌اى اون رو معنى می‌کنم امروز برام ناز پرورده یعنی، از اجتماع ترسیده، از واقعیات جدا مونده، از خودِ واقعی فاصله گرفته، نابلد و استاد کلک زدن به خود… امروز در دوره آموزشى مهارت‌هاى زندگى «وفور» که دارای چیدمانی خاص است در بستری آموزش می‌بینن که من رو از ناز پروردگی در میاره، اینجا تحسین می‌شم، نقد می‌شم، موافقت می‌شنوم یا مخالف پیدا می‌کنم، در اینگونه لحظات به جای اینکه مقهور پدیده‌ی خارج از خودم بشم، برمی‌گردم به آنچه آموزش گرفته‌ام و از طریقِ تفکر و با تعامل با همراهانِ حاضر در دوره، درس‌ها و نکات آموزشى دوره میاد سراغم و من خودم رو تنها یا دست خالى نمی‌بینم. مى‌بینم همان فردی که با من مخالفت کرد باعث رشدم شد و در زمانِ کمترى در درون ارتقاء یافتم. به وضوح مى‌بینم که چطور مخالفت و نقد یا تحسین و موافقت تلنگری‌ست برای دیدن واکنش‌های درونی و بیرونى من در لحظه و دراز مدت من، امروز دارم پـوست مى‌اندازم و از یک دختر ناز پروده به دختری رشد یافته تبدیل مى‌شوم. راه درازی در پیش دارم اما خوشحالم که به مدد آموزش‌های دوره «وفور» در مسیر هستم.