درمان­ های روانشناختی، انواع رویکردهای درمانی روانشناسی

درمان های روانشناختی

در زمان‌های مختلف، درمان‌ های روانشناختی متنوعی توسط افراد متخصص ایجاد شده­‌اند که در عصر حاضر، توسط روانپزشکان و روانشناسان استفاده می‌شوند. درمان‌های روان‌شناختی با پشتوانۀ علمی و تجربی، از مؤثرترین مداخلات سلامت روان برای درمان اختلالات روانی رایج هستند.

تاریخچۀ درمان­ های روانشناختی

رویکردهای درمانی اولیه غربی (حدود ۱۳۰۰-۱۹۰۰) عمدتاً شامل زندانی‌ کردن بیماران مبتلا به مشکلات روانی بود و از تکنیک­‌های حاضر روانشناختی برای کمک به افراد مبتلا به بیماری روانی استفاده نمی‌شد. در تلاش‌های اولیه برای درمان بیماری‌های روانی، بیماران اغلب به زنجیر کشیده می‌شدند و با آن­ها بدرفتاری می‌شد. از این‌ رو مراکز درمانی، به نام آسایشگاه یا بیمارستان روانی، برای اسکان افراد مبتلا به بیماری روانی، در اواسط دهه ۱۵۰۰ ساخته شد. بیمارستان بتلهام در لندن، قدیمی­ ترین بیمارستانی است که در آن از افراد مبتلا به بیماری روانی مراقبت می‌شدند.

در فرانسه، فیلیپ پینل (۱۷۴۵-۱۸۲۶) اولین پزشکی بود که زنجیر را از بیماران روانی جدا کرد. این کار منجر به آرامش بیماران مبتلا به مشکلات روانی شد. در ایالات متحده آمریکا، در اوایل دهه ۱۸۰۰، جنبش «درمان اخلاقی» رفتارهای انسانی را برای درمان اختلالات روانی، ترویج کرد که شامل فعالیت‌های فیزیکی ساختاریافته، بحث معنوی و توجه به نیازهای اجتماعی افراد بیمار بود. این درمان، شاید به طرز شگفت‌آوری، در بازگرداندن بیماران به زندگی معمولی، مؤثر بود. همچنین، دیکس در دهه ۱۸۴۰، در ایالات متحده، بیماران روانی را از بدرفتاری در زندان­‌ها آزاد کرد. او در کمک به ایجاد بیمارستان‌های روانی با بودجه دولتی به‌عنوان مکان‌هایی برای درمان انسانی بیماران مبتلا به مشکلات روانی، نقش داشت.

در ادامه، روان‌ درمانی مدرن با پزشکی به نام جوزف بروئر (۱۹۲۵-۱۸۴۵) آغاز شد که از هیپنوتیزم استفاده می­کرد تا بیماران در مورد مشکلات خود در قالب درمان کاتارتیک (گفتگودرمانی) صحبت کنند. سرانجام در طول زمان، درمان­‌های مختلفی شکل گرفتند که هر کدام با روش خاص خود، به سلامت روان افراد مختلف کمک می­کنند.

درمان‌ های روانشناختی

انواع رویکردهای روانشناسی به درمان روانشناختی:

انواع رویکردهای درمانی روانشناختی

 درمان‌های روانشناختی گوناگون و متنوعی وجود دارد و روان‌ درمانگران می­‌توانند طیف وسیعی از آن‌ها را یاد بگیرند. بسیاری از روان‌ درمانگران با یک جهت­‌گیری نظری خاص فعالیت می‌کنند؛ در حالی‌ که عده‌­ای از آنها رویکردی التقاطی (دو یا چند رویکرد درمانی) را برای روش درمانی خود، انتخاب می‌کنند. در اینجا به برخی رویکردهای درمانی اشاره می‌شود.

  • رویکرد روانکاوی

روانکاوی به‌ عنوان مجموعه‌­ای از نظریه­‌های روانشناختی و روش‌‌های درمانی تعریف می ­شود. منشأ این رویکرد در کار و نظریه‌­های زیگموند فروید است. فرض اولیه روانکاوی این باور است که بخش عمده رفتار افراد، از فرایندهای ناهشیار نشأت می‌گیرد. فرایندهای ناهشیار افکار، احساسات، خواسته‌­ها و خاطراتی هستند که افراد از وجود آنها آگاهی ندارند؛ اما بر رفتار آنها اثر می‌گذارد. هدف روانکاوی این است که تعارض‌های ناهشیار را به حیطه آگاهی بیاورد و به طرزی معقول‌تر و واقعی‌تر آنها را حل‌ و‌ فصل کند. روانکاوی یک درمان طولانی مدت است که ممکن است شامل چندین جلسه در هفته باشد و تا چندین سال طول بکشد. یک روانکاو به بیمار کمک می­‌کند تا تعارضات ناهشیار خود را کشف کند. روانکاوی بسیار تأثیرگذار بوده‌ است و روش‌های موجود در رویکرد روانکاوی توسط بسیاری از درمانگران به‌کار گرفته‌ شده‌است. نمونه‌­هایی از این روش‌ها عبارتند از:

تداعی آزاد:

درطول یک جلسۀ درمانی، روانکاوان بیماران را تشویق می‌کنند تا افکار یا احساساتی را که به سطح آگاهی آن­ها می­‌رسد، به زبان بیاورند.

تجزیه و تحلیل رویا:

به گفته فروید، رویاها، تمایلات نمادینی هستند که ناخودآگاه افراد را منعکس می‌کنند. یک روانکاو از بیمار می­‌خواهد که یک رویا را تا حد امکان با جزئیات توصیف کند. سپس، روانکاو معنای اصلی رویا را تعبیر می­کند. فروید معتقد بود که آرزوهای برآورده‌ نشده که در ساعات بیداری آگاهانه بیان نمی­‌شوند، ممکن است در محتوای پنهان رویاها نشان داده‌شوند.

 

امروزه، درمان‌های زیادی وجود دارد که بر روانکاوی مبتنی هستند و روش‌های تازه‌ای به‌ کار می‌برند. درمان‌های روانپویشی طیف وسیعی از درمان‌هایی را در بر می‌گیرد که برخاسته از روانکاوی است و بر اهمیت بینش در درمان روانشناختی تأکید می‌کند. این روش‌های درمانی، بر درک عمیق احساسات مراجع متمرکز هستند و معمولاً به شناخت و درک انگیزه‌های ناخودآگاهی که منشأ آن­ها در دوران کودکی است می‌پردازند. در درمان‌های روانپویشی، رابطۀ درمانی وسیلۀ مهمی برای آشکارکردن الگوهای مراجع است. درمان‌های روانپویشی معمولاً نسبت به روان‌ کاوی سنتی مدت کوتاه‌تری دارند و مراجعان روی صندلی‌ها رو به‌ روی درمانگر می‌نشینند و درمانگر نقش فعال‌تری نسبت به یک تحلیل‌گر دارد.

رویکرد روانپویشی فشرده کوتاه مدت ISTDP،  یکی از انواع رویکردهای روانپویشی است که به طور عمیق حل طیف وسیعی از اختلالات هیجانی را تسهیل می‌کند. و مداخلات اثربخشی برای تنظیم اضطراب، افسردگی، مشکلات جسمانی شکل، اختلالات شخصیتی و رفتارهای آسیب رسان دارد.

درمان های روانشناختی

  • رویکرد بین فردی

این اصطلاح مجموعه‌ای از درمان‌هایی را دربر می‌گیرد که بر شناخت الگوهای بین‌فردی و نقش این الگوها در بهزیستی روان شناختی مراجع، تأکید می‌کند. درمان‌های بین فردی طولانی‌ مدت، پیوندهای روشنی با ایده‌های روانکاوی دارند. این رویکرد معمولاً بر بینش در مورد دلبستگی اولیه و ریشه­‌های تحولی تمایلات و رفتارهای مراجع در روابط مهم کنونی، متمرکز هستند. درمان‌های بین‌ فردی کوتاه‌ مدت، مانند درمان بین‌فردی (IPT)، یک روش درمانی برای افسردگی است که پشتوانۀ تحقیقاتی قابل توجهی دارد و بر یک یا دو الگوی بین‌فردی خاص تمرکز می‌کند.

درمان های روانشناختی چیست

  • رویکرد انسان­گرا (مراجع محور)

رویکرد انسان­گرا بر نگرش انسان‌گرایانه به شخصیت انسان، استوار هستند و بر گرایش طبیعی انسان‌ها به رشد و خودشکوفایی تأکید می‌کند. درمانگران انسان‌گرا سعی می‌کنند به افراد کمک کنند تا افراد با منِ واقعی خویش مواجه شوند تا استعدادهای خویش را بالفعل کنند. در واقع، درمانگر به عنوان یک «باغبان» که وظیفه دارد شرایط را برای رشد مراجع فراهم کند. درمان‌های انسان‌ گرا بر اراده آزاد مراجع و همدلی با او تأکید می‌کند. این رویکرد بر وضع کنونی مراجع تمرکز دارد و راه را برای کشف هیجان‌ها و افکار تسهیل می‌کند تا خود مراجع راه‌ حل‌های مناسب را در زندگی پیدا کند.

درمان­ های روانشناسی

  • رویکرد رفتاری

این رویکرد بر اساس علم روانشناسی توسط شخصیت‌هایی مانند اسکینر و پاولوف به‌ وجود آمد. رفتار درمانی بر تغییر رفتارهای آموخته‌ شده تأکید دارد. رویکردهای صرفاً رفتاری، بر روی رفتار کار می‌کنند و بر افکار یا احساسات توجهی ندارند. آن­ها درمان­‌های کوتاه مدتی هستند که بر رفتارهای مشکل‌ ساز فعلی متمرکز شده­‌اند. کاربردهای رایج رفتار درمانی شامل درمان فوبیا، سایر اختلالات اضطرابی و PTSD است. درمان‌های سیستمی – رفتاری در حوزه خانواده درمانی، نیز از جمله درمان‌هایی هستند که برای اختلالات رفتاری جدی، سوء مصرف مواد و بی‌ اشتهایی عصبی در نوجوانان به‌ کارگرفته می‌شود. درمان‌ های رفتاری برای حذف رفتارهای نامطلوب و ایجاد و افزایش رفتارهای مطلوب استفاده می‌شود.

  • رویکرد روانشناسی شناختی

درمان‌های شناختی برای کمک به افراد در جهت تغییر طرز فکرشان درباره مشکلات طراحی شده‌اند. در رویکرد روانشناسی شناختی، این فرضیه وجود دارد که افراد می­‌توانند با تغییر افکار یا شناخت خود با مشکلات مقابله کنند. درمان‌­های شناختی اولیه از دو رویکرد، ریشه گرفته‌اند: رفتار درمانی عاطفی منطقی الیس (REBT) و درمان شناختی بک (CT). درمان­‌های شناختی به‌طور گسترده، برای درمان افسردگی مورد مطالعه قرار گرفته‌اند و درمان‌های شناختی – رفتاری (ترکیب تکنیک­‌های رفتاری و مولفه­‌های شناختی) برای بسیاری از شرایط اضطرابی مفید هستند. علاوه‌ بر‌ این، رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)، به‌عنوان یک درمان شناختی-رفتاری جدید، اثربخشی خود را برای ناراحتی‌­های شدید و افکار خودکشی که در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و اختلالات دوقطبی نشان داده است .

psychological treatments

سخن پایانی

لازم به ذکر است که عوامل مختلفی در مؤثر بودن روش‌های درمانی دخیل هستند. رویکرد درمانی یا جهت‌ گیری نظری درمانگر، رابطه درمانی، ویژگی­‌های درمانجو، مهارت روان‌ درمانگر از جمله عواملی هستند که در موثر بودن درمان نقش اساسی دارند. همچنین برای بسیاری از بیماری‌های روان شناختی، داروها و درمان‌های روانشناختی متعددی وجود دارد. اگر یک روش درمانی برای مراجع کارساز نباشد، به‌کارگیری روش درمانی دیگر، می‌تواند کمک‌کننده باشد.

نگارنده:

آقای محمدرضا روشنائی، کارشناس ارشد روانشناسی عمومی

ویراستار علمی:

خانم شکوه شیروانیان، کارشناس ارشد روانشناسی عمومی

راه‌های تماس با ما:

تماس با وفور