ISTDP چیست؟ روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت

‏ISTDP مخفّف Intensive Short Term Dynamic Psychotherapy، به معنی روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت است. پویا، چون ماهیت انسان و نیروهای ناهشیار و احساسات وی، پویا و سیّال است؛ فشرده، زیرا متمرکز و پر نفوذ با اثر بخشی بالا سراغ مقاومت بیمار می‌رود تا به بیمار کمک کند که احساسات متعارض خود را تجربه کند. در نهایت کوتاه‌ مدت، چون شرایطی فراهم می‌کند تا درمانجو به کمک درمانگر، در کوتاهترین زمان ممکن به ناهشیار رخنه کند.

روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت (ISTDP) چیست؟

‏ISTDP یک رویکرد درمانی در روانشناسی و شکل منحصر به فردی از درمان روانپویشی است. این روش، درمان طیف گسترده‌ای از اختلالات هیجانی را تسهیل می کند. بنیانگذار روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت، حبیب دوانلو، روانپزشک و روانکاو ایرانی الاصل از مونترال کانادا است.

هدف اصلی این درمان کمک به بیمار جهت غلبه بر مقاومت درونی، برای تجربه احساسات واقعی در حال و گذشته است. دوانلو معتقد بود این مقاومت برای دور نگه‌ داشتن احساسات دردناک یا ترسناک از حیطه آگاهی و جلوگیری از نزدیکی هیجانی عمل می‌کند. احساساتی که به دلیل پیوند‌ خوردن با تجربیات تلخ و دردناک کودکی، سرکوب شده‌اند. درمانگر ISTDP به بیمار کمک می‌کند تا بر مقاومت خویش غلبه کند؛ سپس تمام احساسات متعارض، واقعی و سرکوب شدۀ خود را که قبلاً ناهشیار بوده و توسط فرآیند درمانی به سطح هشیاری آمده‌اند، تجربه کند. هنگامی که این احساسات تجربه می‌شوند، تنش، اضطراب و سایر علائم جسمی و دفاعی کاهش می‌یابند.

به طور کلی روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت، مجموعه‌ای از دانش نظری، فرا روانشناختی و فنون است. به صورتی که فنون آن به منظور غلبۀ سریع بر مقاومت و منِ برتر و نیز آشکار شدن لایه‌های عمیق ناهشیار و احساسات سرکوب شده بیمار، به کار گرفته می‌شود. در همین راستا روشی نظام‌ مند و کاربردی برای آشکار ساختن منشا ناهشیارِ مشکلات تکراری بیمار، ارائه می‌دهد. همچنین راهکارهایی را جهت سنجش پویایِ ظرفیت تحمل اضطراب و خود مشاهده‌ گری با افزایش ظرفیت بیمار برای مشارکت در فرآیند درمان در اختیار می گذارد. در حال حاضر این رویکرد درمانی در مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه‌های سراسر جهان تدریس می‌شود.

مطالعۀ کتاب های ISTDP نیز در فراگیری دانش نظری و تکنیک‌های آن بسیار مهم و ضروری است.

روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت یکی از برترین شیوه های درمانی در دنیا است

خاستگاه‌ها و مبانی نظری ISTDP (روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت):

در سال ۱۸۹۵، یوزف برویر و زیگموند فروید مطالعات خود را در مورد هیستری منتشر کردند. آنها یک سری مطالعات موردی ارائه کردند که در آن بیماران با علائم عصبی چشمگیر مانند مورد “Anna O”، از سردرد، فلج نسبی، از دست‌ دادن حس و اختلالات بینایی رنج می‌بردند. این علائم با الگوهای شناخته شده بیماری عصبی مطابقت نداشتند؛ بنابراین متخصصان مغز و اعصاب قادر به توضیح علائم، صرفاً براساس قوانین آناتومیکی (تشریحی) یا فیزیولوژیکی نبودند. پیشرفت برویر کشف این نکته بود که با تشویق بیماران به صحبت آزادانه در مورد جنبه‌های عاطفی دشوار زندگی خود، می‌توان موجب تسکین علائم شد. به نظر میرسید تجربۀ این احساسات که قبلاً خارج از آگاهی فرد بوده‌اند، عامل درمانی باشد. این درمان به کاتارسیس (تصفیه‌) معروف شد؛ به معنی تجربه احساسات ممنوعه یا دردناک که قبلا سرکوب یا انکار شده‌اند.

فروید برای مقابله با این واقعیت که بیماران عموماً در برابر تجربه احساسات دردناک مقاوم هستند، تکنیک‌های مختلفی را امتحان کرد. وی از هیپنوتیزم به تداعی آزاد، تعبیر مقاومت و تفسیر خواب رفت؛ با هر مرحله، درمان طولانی‌تر شد. خود فروید در مورد این مسئله کاملا باز بود که احتمالا تجزیه‌ و‌ تحلیل برای بسیاری از بیماران تسکین کمی دارد یا بدون تسکین است.

از سال‌های ۱۹۳۰ تا ۱۹۵۰، تعدادی از تحلیلگران تحقیقاتی پیرامون روش‌هایی برای کوتاه‌کردن دوره درمان، بدون به خطر انداختن اثربخشی درمان انجام دادند. این افراد ساندور فرنسی، فرانتس الکساندر، پیتر سیفنئوس، دیوید مالان و حبیب دوانلو بودند. یکی از اولین کشفیات این بود که بیمارانی بیشترین سود را از درمان می‌برند که می‌توانند به سرعت درگیر فرایند درمانی شوند، یک تمرکز درمانی خاص را توصیف کنند و به سرعت احساسات قبلی دفن شدۀ خود را تجربه کنند.

این دسته از بیماران از ابتدا سالم‌تر بوده و نیاز کمتری به درمان ارائه شده داشتند. همچنین تحقیقات بالینی نشان داد که این “پاسخ دهندگان سریع” خیلی زود با درمان بهبود می‌یافتند؛ زیرا کمترین آسیب و کمترین بار احساسی سرکوب شده را داشتند. در نتیجه کمترین مقاومت را در برابر تجربه احساسات مربوط به تروما داشتند. با این حال این بیماران تنها اقلیت کوچکی از کسانی بودند که به کلینیک‌های روانپزشکی مراجعه کردند. اکثریت قریب به اتفاق با تکنیک‌های جدید در حال توسعه، دست نیافتنی باقی ماندند.

تعدادی از روانپزشکان شروع به هدایت تحقیقات رواندرمانی خود با روش‌های غلبه بر مقاومت کردند. دیوید مالان مدلی از مقاومت، معروف به مثلث تعارض را رایج کرد که اولین بار توسط “هنری ازریل” پیشنهاد شده بود. در پایین مثلث، احساسات واقعی و پر از تکانۀ بیمار، خارج از آگاهی هشیار قرار دارد. وقتی این احساسات تا حد مشخصی بالا می‌آیند که به آگاهی هشیار نفوذ کنند، باعث ایجاد اضطراب می‌شوند. بیمار این اضطراب را با به کارگیری دفاع‌ها مدیریت می‌کند و با بازگرداندن احساسات به ناهشیار، اضطراب را کاهش می‌دهد. احساسات در پایین مثلث تعارض مالان، از گذشتۀ بیمار سرچشمه می‌گیرد.

مثلث دوم مالان، مثلث شخص، در اصل توسط منینگر پیشنهاد شده بود. بر اساس مثلث شخص، احساسات قدیمی که در گذشته ایجاد شده‌اند، احساسات سرکوب شده بیمار را در روابط کنونی و نیز در رابطه با درمانگر، تحریک می‌کنند.

istdp چیست و مخفف چه چیزی می باشد؟

کشف دوانلو از پیامدهای ناهشیار ترومای دلبستگی:

در دهه ۱۹۶۰، در حالی که بالبی مستقیماً کودکان را مشاهده می‌کرد، دوانلو کار خود را با بزرگسالان دارای نشانگان و با شخصیت آشفته آغاز کرد. او فعالیت‌های آموزشی و تحقیقاتی خود را با ثبت و ضبط جلسات درمانی بیماران شروع کرد. وی فیلم‌های ضبط شده را با جزئیات دقیق تماشا می‌کرد تا مشخص کند که چه نوع مداخلاتی در غلبه بر مقاومت بیماران مؤثرتر است. در واقع، دوانلو اولین کسی بود که فرآیندهای درمانی را به طور دقیق، مشاهده، بررسی و تحلیل نظام‌ مند کرد. وی همچنین، جز اولین کسانی بود که آسیب‌های وارد شده به پیوندهای دلبستگیِ اولیه افراد را بررسی و نقش این آسیب‌ها را در شکل‌ گیری الگوهای عذاب‌ آور و تکرار شونده در طول زندگی و ایجاد نشانه‌های روان‌ رنجوری، شناسایی کرد.

دوانلو مجموعه‌ای نظام‌ مند و انقلابی از فنون درمانی را با هدف دستیابی سریع به لایه‌های عمیق ناهشیار و رسیدن به تغییرات سریع و ماندگار، ابداع نمود. درنهایت، گسترش و برآیند یافته‌ها و پژوهش‌های دوانلو در دهه ۱۹۹۰ منتج به خلق و معرفی رویکردی نوین در روانپویشی، به نام‏ ISTDP گردید.

istdp یک رویکرد از درمان در روانشناسی است

اصول اساسی رواندرمانی پویشی فشرده کوتاه مدت:

روان دمانی پویشی فشرده کوتاه مدت، براساس نظریۀ روان‌ تحلیلی و درک کامل فرآیندهای ضمنی و ناهشیار که علت بیشتر علائم و رنج‌های بیمار هستند، ابداع شده است. این رویکرد درمانی بر اهمیت تجارب اولیه دلبستگی انسانی تأکید می‌کند که بر شکل‌ دادن به روشی که افراد متعاقباً فکر می‌کنند و عمل می‌کنند، تاثیر میگذارد.

از نظر دوانلو شروع اختلالات نوروتیک، از رابطه‌های ناسالم و نا ایمن کودک در تجربه دلبستگی با افراد معنادار زندگی‌اش (مادر)، است. کودک به خاطر آسیب‌هایی که در ارتباط با مادر (افراد معنادار زندگی) تجربه کرده، از مادر خشمگین می‌شود، بعد به خاطر داشتن احساس خشم مرگبار نسبت به مادر، از آنجایی که او را دوست دارد، احساس گناه می‌کند، این احساسات متعارض در کودک باعث ایجاد اضطراب در سیستم روانی او می‌شود. او برای پایین آوردن این اضطراب، به صورت ناهشیار، از مکانیسم‌های دفاع روانی استفاده می‌کند. کودک ظرفیت تجربۀ این احساسات متعارض را ندارد و برای اینکه دچار فروپاشی روانی نشود، ناچار به استفاده از مکانیسم‌های دفاعی است. در حالی که، استفاده از این دفاع ها در بزرگسالی، علت اصلی رنج انسان و مشکلات روانی‌اش است.

دوانلو کشف کرد که این احساس گناه است که عنصر کلیدی در شکل‌ گیری علائم، مشکلات شخصیتی و مسائل بین‌ فردی است. در واقع تلاش‌های ناهشیار برای اجتناب از صمیمیت و نزدیکی هیجانی، معمولا محصول همین احساس گناه است؛ اما در عمیق‌ترین لایۀ احساسات، اشتیاق قدرتمندی برای نزدیکی هیجانی و صمیمت وجود دارد.

تفاوت درد و رنج چیست؟

درد در زندگی اجتناب ناپذیر است. انسان در طول زندگی، تجربه‌های متعدد شکست، ناکامی و از دست‌ دادن، خواهد داشت. اما چیزی که باعث بروز مشکلات روانی و علائم روان‌ رنجوری در فرد می‌شود، رنج خودساخته است. رنج خودساخته، بازسازی تجارب قربانی شدن و و تکرار سناریوی آزار خود است. در نهایت این دفاع‌های بیمار هستند که باعث تدوام رنجش در زندگی می‌شوند. دفاع‌ها، روش‌های مقاومت بیمار در برابر واقعیت و احساسات ناشی از آن و نادیده‌ گرفتن زندگی درونی‌اش، است.

به کمک istdp شما میتوانید سریع تر درمان شوید

اتحاد درمانی در (روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت) ISTDP چیست؟

تکلیف درمانی در این رویکرد، کمک به بیمار است، برای شناسایی و دیدن دفاع‌هایی که موجب رنج او در زندگی می‌شوند تا بتواند از آنها رویگردان شود و به احساسات اصیل خویش که از آنها می‌ترسد و اجتناب می‌کند، بازگردد. به این طریق بیمار با درمانگر متحد می‌شود تا رابطه‌ای را به منظور تغییر، ایجاد کند؛ که به آن اتحاد درمانی می‌گویند و لازمۀ شروع و ادامۀ یک فرآیند درمانی موثر است.

قفل‌گشایی ناهشیار چیست؟

از آنجا که ناهشیار انسان، مخزن احساسات دفن شدۀ او است؛ تمرکز دوانلو روی قفل‌ گشایی ناهشیار است. قفل‌ گشایی ناهشیار، یعنی درمانگر دفاع‌های بیمار را می‌شکند، تا به احساسات سرکوب شده برسد. بنابراین درمانگر با دفاع‌های درمانجو همراه نمی‌شود، بلکه دفاع‌ها و هزینۀ آنها را به وی نشان می‌دهد و کمک می‌کند که از آنها عبور کند. در نهایت، بیمار با تجربۀ عمیق و اصیل احساساتش، خواهد توانست آنها را به سمت اعمال انطباقی هدایت کند و در مورد علل اولیه استفاده از این دفاع‌ها بینش پیدا خواهد کرد.

پدیدۀ انتقال چیست؟

فرآیند فعال شدن احساسات گذشته، اضطراب و دفاع‌ها در رابطۀ درمانی، انتقال نامیده می‌شود. در پدیده انتقال، بیمار طی جلسه درمانی، احساساتی را در رابطه با درمانگر تجربه می‌کند؛ که این همان راس درمانگر در مثلث شخص مالان است. در واقع احساسات انتقالی، بازسازی احساسات دفن شده در ناهشیار فرد نسبت به منبع‌های دلبستگی اولیه هستند که فرد این احساسات را نسبت به آنها دارد. بنابراین می‌توانند به تسهیل فرایند درمانی کمک کنند، زیرا به درمانگر سرنخ می‌دهند. دوانلو نیز روی احساسات انتقالی و نقش کمک‌ کننده‌ای که در فرآیند درمان دارند، تاکید زیادی داشت. با این وجود، انتقال نمایندۀ کلی واکنش‌های هیجانی بیماران نیستند.

کارکرد مثلث‌های شخص و تعارض در فرآیند درمانی:

زمانی که درمانگر از بیمار دربارۀ احساساتش سوال می‌کند، بیمار ممکن است به سه شکل جواب دهد؛ با احساس، اضطراب یا دفاع. پاسخ بیمار اطلاعاتی در مورد عملکرد وی در روابط کنونی‌اش ارائه می‌دهد و درمانگر را برای مداخله بعدی راهنمایی می‌کند. در حقیقت توالی پویشی در این رویکرد، هم درمانگر و هم درمانجو را به سمت تعارضاتی که باعث بروز مشکلات فعلی درمانجو شده‌اند، هدایت می‌کند. به طور کلی در فرآیند درمان، مثلث شخص که یک بازنمایی تصویری از روابطی است که تعارضات درون روانی در آنها شکل گرفته‌ است، مورد بررسی قرار می‌گیرد؛ به صورتی که در هر سه راس مثلث شخص، به احساسات، اضطراب و دفاع‌های بیمار رسیدگی می‌شود.

پویایی و انعطاف‌ پذیری فرآیند درمان در ISTDP:

این درمان برای همۀ افراد با الگویی ثابت استفاده نمی‌شود؛ بلکه الگوی درمانی براساس ویژگی‌های فرد و تحمل اضطراب او طراحی می‌گردد. اگر بیمار ظرفیت تحمل اضطراب پایینی داشته باشد، درمانگر ابتدا به بیمار در افزایش ظرفیت تحمل اضطراب و شناسایی نشانه‌های بدنی کمک می‌کند و هنگامی که تحمل اضطراب بهبود یافت، بیمار تجربه ایمن احساسات خویش در فرایند درمانی را آغاز می‌کند. بنابراین در کل فرآیند درمان، درمانگر باید در هر لحظه، میزان اضطراب بیمار، ظرفیت خود مشاهده‌ گری او و نوع سیستم دفاعی که استفاده می‌کند را مورد سنجش قرار دهد. پس پاسخ بیمار به هر مداخله، به عنوان ابزار تشخیصی و نیز راهنما برای مداخله‌های بعدی استفاده می‌شود.

شما می‌توانید برای آموزش دیدن در دوره‌های تخصصی روانپویشی فشرده کوتاه مدت (ISTDP) بر روی لینک کلیک کنید

روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت توسط حبیب دوانلو ابداع شد

اثربخشی روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت ISTDP :

تحقیقات اولیه دوانلو در قالب یکسری موارد کیفی شامل حدود ۲۰۰ بیمار منتشر شد. وی یک کتابخانه ویدیویی بزرگ از موارد درمان شده دارد که از آن برای تدریس در کنفرانس‌ها استفاده می‌کرد. همچنین مطالعات اخیر، از اثر بخشی روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت حمایت می‌کنند. برای نمونه، کاربرد و اثربخشی ISTDP به طور فعال در مرکز احساسات و سلامت در دانشگاه دالهوسی و اداره بهداشت نوا اسکوشیا بررسی شده است.

از طرفی مطالعاتی در مورد ISTDP و انواع آن در کار آزمایی‌های کنترل‌ شده و عملکرد بالینی معمول، در مراکز مختلف کانادا و سراسر جهان انجام شده است. نتایج به‌ دست‌ آمده نشان می‌دهند که این رویکرد درمانی برای طیف وسیعی از بیماری‌ها از جمله افسردگی، علائم جسمی، اختلالات اضطرابی، سؤ مصرف مواد، مشکلات شخصیتی و علائم مرتبط با تروما مؤثر است. همچنین بیان می‌کنند که ISTDP می‌تواند برای بیمارانی مفید باشد که قبلاً سایر روش‌های درمانی را امتحان کرده‌اند اما همچنان با مشکلاتی مواجه هستند.

بنابراین نتیجۀ سال‌ها درمان و پژوهش در این زمینه، توانایی پوشش و اثربخشی این رویکرد درمانی را در طیف بسیار وسیعی از بیماران نشان می‌دهد؛ نظیر بیماران مقاوم به درمان، بیماران با مشکلات بین فردی، بیماران با شکایات عاطفی متعدد و اضطراب بالا. همچنین مشخص شده که در درمان تعداد زیادی از اختلالات نوروتیک موثر است؛ مانند اختلالات شخصیت، اختلالات افسردگی و افسردگی‌های مقاوم به درمان، اختلالات اضطرابی، اختلالات وسواسی، اختلالات خوردن، اختلالات عملکردی یا جسمی. به تازگی اشکال اصلاح شده ISTDP برای بیماران مبتلا به اختلالات روان‌ پریشی و اختلال دو قطبی نیز استفاده شده است.

روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت یا istdp

نگارنده و ویراستار علمی:

خانم فرنوش طاهری، روان درمانگر و کاندیدای دکتری تخصصی روانشناسی

راه‌های تماس با ما:

تماس با وفور