روانشناسی خانواده چیست و تعریف خانواده از دیدگاه روانشناسی
خانواده، یکی از مهمترین نهادهای جامعه است که در شکل دهی شخصیت انسان اثر بسزایی دارد. به این سبب، روانشناسی خانواده به عنوان اصلیترین واحد اجتماعی، در سلامت سایر بخشها و وضعیت کلی آن جامعه اثرگذار است. به عبارتی دیگر جامعه در صورتی سالم خواهد بود که از خانواده سالم برخوردار باشد. اهمیت خانواده و سلامت آن تا به آنجا مهم است که بسیاری از اندیشمندان و محققان را بر آن داشته که در حوزههای گوناگون و با رویکردهای مختلف به تحقیق و بررسی پیرامون این موضوع بپردازند. روانشناسان، جامعه شناسان، حقوق دانان و … هر کدام با رویکردی خاص به تحلیل و بررسی خانواده و سلامت آن پرداخته اند.
تعریف خانواده:
شاید اینطور به نظر برسد که اصطلاح خانواده نیاز به تعریف ندارد. ولی با توجه به اینکه معناهای این اصطلاح در فرهنگهای مختلف، متفاوت است. لذا ارایه تعریف آن لازم و ضروری است.
در تعریف خانواده، تعاریف متفاوتی بیان شده است که اغلب کامل و جامع نبوده و در بعضی فرهنگها به هیچ عنوان قابل پذیرش نیستند.
در فرهنگ لغت دانشگاهی مِریِم- وِبستر، خانواده به عنوان گروهی از افراد تعریف شده است که: (۱) از طریق اعتقادات فلسفی، مذهبی و … به هم پیوند خوردهاند، (۲) دارای اصل و نسب مشترک هستند و (۳) با هم زیر یک سقف زندگی میکنند. در تعریف دیگری در فرهنگ و بستر چنین آمده است:
خانواده یک واحد زیستی- اجتماعی بنیادی در جامعه است که از دو یا چند نفر بزرگسال تشکیل شده است. که با هم زندگی میکنند و در زمینه مراقبت و تربیت فرزندان (چه فرزندان زیستی، چه فرزندخواندهها) با یکدیگر همکاری دارند.
در تعریفی جامعتر، گلدنبرگ و گلدنبرگ (۱۹۹۶)، خانواده را نظامی اجتماعی و طبیعی میدانند که مجموعهای از قواعد را ایجاد میکند. نقشهایی را برای اعضای خود طراحی و به آنها نسبت میدهد. دارای ساخت سازمان یافته قدرت است. شکلهای ظریفی از تعاملات آشکار و پنهان را ایجاد میکند. دارای شیوههای مفصل و مبسوطی از مذاکره و حل مساله است که برای اعضا، انجام اثربخش تکالیف متعدد را میسر میسازد. آنها در ادامه، خانواده را یک خرده فرهنگ دانسته و معتقدند که بین اعضای آن یک رابطه عمیق و چند لایه براساس تاریخچه مشترک، فرضیهها و ادراکات درونی شده در مورد جهان و اهداف مشترک وجود دارد. آنها معتقدند که در نظام خانواده، افراد از طریق وفاداریها و دلبستگیهای هیجانی قدرتمند، پایدار و متقابل به هم گره خوردهاند. ورود به چنین نظام سازمان یافتهای فقط از طریق تولد، فرزند خواندگی و ازدواج رخ میدهد.
نظام خانواده بعد از مدتی با هم بودن به اعضای خود یک خود مختاری در عین حفظ عضویت خانوادگی آنها تا پایان عمر را عطا میکند. خانواده از چنان قدرتی برخوردار است که با وجود جدایی احتمالی و فاصله زیاد بین اعضای خانواده، حتی تا زمان مرگ، تاثیر آن باقی میماند.
تعریف روانشناسی خانواده:
با توجه به اهمیت خانواده و اینکه مطالعات فراوان نشان دادهاند که اکثر مشکلات رفتاری و انحرافات افراد، ریشه در خانواده دارد و تحقق خانواده سالم در گرو برخورداری اعضای آن از سلامت روانی و داشتن ارتباطی مطلوب با یکدیگر است، روانشناسی خانواده نیز به مرور اهمیت یافت.
تعریف روانشناسی خانواده همچون دیگر مباحث روانشناسی، متناسب با نتایج تحقیقات علمی تغییراتی یافته است. یکی از تعاریف اولیه روانشناسی خانواده چنین است:
روانشناسی خانواده با استفاده از دیدگاه سیستمی، تاکید سنتی روانشناسی بر فرد را گسترش میدهد. در حالی که تاکید اولیه بر ازدواج و خانواده را حفظ میکند، با نگاه سیستمی، بر ماهیت و نقش افراد در ساختار روابط و همچنین به طور گستردهتر در شبکه اجتماعی خانواده تمرکز میکند.
روانشناسی خانواده همچون دیگر علوم با روشهای مختلف تعریف خود را گسترش داده است. این رویکرد همانند خانواده درمانی، خانواده را به عنوان یک واحد مداخلهای درنظر میگیرد و با تکیه بر فلسفه سیستمی و توجه بر زمینه، شامل فرایندهای خانواده و زناشویی در حوزههای نظری، تحقیقاتی و بالینی است. روانشناسی خانواده حتی از خانواده نیز فراتر رفته و نه تنها بر مفهوم رفتارها و تعاملات در خانواده، بلکه تعاملات ما بین خانوادهها و سایر سیستمهای اجتماعی تاثیرگذار بر رشد نیز تاکید میکند. این تاکید گسترده بر سیستمهای اجتماعی در مفهوم سازی و مداخله، مشخصه اصلی مداخلات روانشناسی خانواده در عصر حاضر بوده است.
مداخلات امروزی در سنت روانشناسی امروزی، شامل ارزیابی و توجه به سیستمها و سطوح مختلف تاثیرگذار اجتماع، همسالان، مدرسه و … در خانواده است. روانشناسان علاوه بر تاکید بر مطالعه فرد و ویژگیهای شخصیتی، فضای روانی حاکم بر خانواده را عنصری مهم میدانند. همچنین معتقدند که این فضای روانی حاصل برهمکنش تعاملات، روابط و تجربیات فردی و بینفردی اعضا خانواده با یکدیگر و همچنین با سیستمهای بزرگتر است.
روانشناسی خانواده ثابت کرده است که یک تخصص باثبات در روانشناسی معاصر است. بسیاری از تحقیقات، نظریهها و تمرینهای بالینی روانشناسی خانواده طی دههها بدست آمده است. در حال حاضر ایدهها و تکنیکهای روانشناسی خانواده در قالب مدلهای مفهومی در حال توسعه هستند. مداخلات پیچیده با استفاده از طرحها، اندازهگیریها و تحلیلهای آماری پیشرفته، آزمایش و بررسی شدهاند و پیشرفتهای بسیاری در زمینههای علمی، بالینی، نظری و سازمانی در روانشناسی خانواده مشهود است.
کاربرد روانشناسی خانواده:
این تخصص به صورت بنیادی و کاربردی بر روی هیجانات، افکار و رفتار افراد، زوجها و خانواده در ارتباط با یکدیگر، هم در خانواده و هم در محیطهای بزرگتر کار میکند. این تخصص سابقه رسمی کمتری نسبت به تخصصهای شناخته شده و تثبیت شدهای همچون روانشناسی بالینی، مشاوره و یا مدرسه دارد و در ردیف تخصصهای جدیدی همچون سلامت جای میگیرد. روانشناسی خانواده قلمرو وسیعی را در بر میگیرد. این حیطه با حوزههای متنوعی در روانشناسی ارتباط تنگاتنگی دارد. از جمله، حیطههای رشدی، اجتماعی، تحقیقات علمی و دانشگاهی، جامعه و محیط پیرامونی، جنسیت، صنعتی و سازمانی، بهداشت، سلامت، بالینی، مشاوره، روانشناسی مدرسه، شغلی و غیره.
روانشناسی زوج و خانواده طیف وسیعی از مشکلات بالینی و همچنین مشکلات بین فردی را در بر میگیرد. از جمله این موضوعات میتوان به مشکلات رفتاری اعضای خانواده در سنین مختلف، افسردگی، بیشفعالی، اختلالات رشدی و روانشناختی فرزندان، تعارضات در روابط خانوادگی، خشونت و آزار جنسی، فیزیکی و یا کلامی، موضوعات پزشکی، خودکشی، ناسازگاری زوجین، سلامت عمومی، سوء مصرف الکل و مواد مخدر، موارد پیشگیری و بهبود روابط، اشاره کرد.
متخصصان خانواده با افراد، زوجها، خانوادهها و سیستمهای گستردهتر مرتبط با آنها کار میکنند. به طور مثال در حوزه فردی، کمک به افرادی که در رابطه مشکلاتی دارند و یا مسائل فردی آنان بر عملکرد ارتباطیشان تاثیر منفی گذاشته است. در حوزه زوجی و خانواده، پیرامون مشکلاتی چون سوء مصرف مواد، تعارضات و ناسازگاری زوجین، مشکلات ارتباطی زوج و افراد خانواده با یکدیگر، مشکلات رفتاری جوانان و کودکان؛ همچنین در زمینههای مختلف اجتماعی و اقتصادی و مراحل مختلف زندگی، مشاوره پیش از ازدواج، ازدواج، طلاق، ازدواج بین نژادی، بین قومی و بین مذهبی را میتوان نام برد. روانشناسی خانواده در سیستمهای بزرگتر همانند جوامع و سازمانها برای کمک به مشکلات عملکردی و ارتباطی همانند مشاغل افراد خانواده، مشاوره مدرسه و تحصیلی و … کاربرد دارد.
مهارتها و رویکردهای کاربردی روان شناسی خانواده:
روانشناسی زوج و خانواده رویکردهای عمومی و تخصصی متنوعی دارد که شامل تکنیکها و مهارتهای مداخلهای تخصصی و کار آمدی است. هر یک از این رویکردها و مدلها مبتنی بر تفکر سیستمی و دانش تجربی است که ویژگی منحصر به فرد روانشناسی خانواده محسوب میشود و از پشتوانه علمی قابل توجهی برخوردار میباشند.
روانشناسی خانواده با ارزیابی عینی مشکل و تاکید بر رویکردهای پیشگیرانه اولیه (پیشگیرانه و پیشدرمانی) و ثانویه (فراپیشگیرانه و فرادرمانی)، به کل زنجیره رفتار فردی در خانواده، از رفتار کارآمد تا ناکارآمد توجه دارد. این تخصص با مطالعه علمی خانواده از منظری چند بعدی و در بستر رشد تاریخی آن، تغییرات ساختاری و عملکرد خانواده را در طول زمان، مکان، فرهنگها و نسلها بررسی میکند. تا از طریق تحقیقات بنیادی و کاردبردی، تستهای تشخیصی روانشناختی و سایر روشهای ارزیابی را شناسایی کند. همچنین با استفاده از مشاهده بالینی، ماهیت پویاییها، اهداف و بن بستهای خانواده را درک کند.
نگارنده:
خانم مینا کاظم زادگان، کارشناس ارشد مشاوره خانواده
ویراستار علمی:
خانم فرنوش طاهری، رواندرمانگر و کاندیدای دکتری تخصصی روانشناسی
راههای تماس با ما: