روانشناسی شخصیت چیست؟ کاربرد روانشناسی شخصیت

روانشناسی شخصیت

روانشناسی شخصیت، یکی از بزرگترین و محبوب‌ ترین شاخه­‌های علم روانشناسی است. روانشناسی شخصیت، به‌ دنبال فهم چگونگی رشد شخصیت است و چگونگی تأثیر شخصیت بر نحوه تفکر و رفتار را بررسی می‌کند. همچنین به ارزیابی، تشخیص و درمان اختلالات شخصیت می‌پردازد. می‌توان گفت روانشناسی شخصیت رشته­‌ای علمی است که بر مطالعه سیستم شخصیت متمرکز است. این رشته با استفاده از تحقیقات علمی به‌دنبال درک الگوهای روانشناختی و چگونگی کارکرد آن الگوها در زندگی یک فرد است.

تاریخچه روانشناسی شخصیت

تاریخچه روانشناسی شخصیت به یونان باستان بر می­‌گردد. درواقع، فیلسوفان از قرن چهارم قبل‌ از میلاد سعی کرده‌اند؛ چگونگی شکل‌ گیری شخصیت انسان را تعریف کنند. در سال ۳۷۰  قبل‌از میلاد، بقراط دو نوع خلق‌ و خوی گرم/سرد و مرطوب/خشک را پیشنهاد کرد که ترکیب این ویژگی‌ها چهار حالت مختلف را به‌ وجود‌ می‌آورد. این نگاه در مورد شخصیت، به تفکر فیلسوف‌های باستانی راه پیدا کرد؛ به‌ گونه‌ای که‌ افلاطون چهار گروه‌ بندیِ (هنری، معقول، شهودی، استدلالی) را برای شخصیت تعریف کرد‌. ارسطو نیز چهار عامل نماد (هنری)، معرفتی (عقل سلیم)، نوتیک (شهود) و دیانوتیک (منطق) را برای شخصیت معرفی کرد.

قدیمی‌ترین رویکرد برای بررسی رسمی شخصیت در علم روانشناسی توسط زیگموند فروید در سال‌های پایانی قرن نوزدهم آغاز شد. زیگموند فروید، بیان کرد که ساختار شخصیت انسان از سه جزء نهاد، من و فرامن تشکیل شده است. سپس، کارل یونگ، شاگرد فروید، تیپ‌های روانشناختی را معرفی کرد که از ترکیب دو نگرش درون‌ گرایی و برون‌ گرایی و چهار کارکرد روانشناختی فکری، احساسی، حسی و شهودی حاصل می‌شدند. در دهه ۱۹۴۰، ریموند کتل مجموعه‌ای ۱۶ عاملی از شخصیت را منتشر کرد. او معتقد بود که می‌توان از این مجموعه، برای کشف عواملی که منجر به تفاوت‌های فردی می‌شود، استفاده کرد.

چند سال بعد، در سال ۱۹۴۷، هانس آیزنک بیان کرد که فقط دو بٌعد مربوط به شخصیت وجود دارد؛ درون‌ گرایی/ برون‌ گرایی و روان‌ رنجوری/ باثباتی. اما بعدها بٌعد سومی به نام روانپریش‌ خویی/ فرا خود را به نظریۀ خویش اضافه کرد. در اواخر دهه ۱۹۵۰ نیز، کارل راجرز از ایده‌های مزلو استفاده کرد و استدلال کرد که همه ما برای دستیابی به بزرگترین پتانسیل خود تلاش می‌کنیم، اما این کار را با توجه به شخصیت خود به روش‌های مختلف انجام می­دهیم.

شخصیت چیست و چگونه شکل می‌گیرد؟

چه چیزی شما را به آنچه هستید تبدیل می­کند؟ عوامل زیادی در شکل‌گیری شخصیت شما نقش دارند، از جمله ژنتیک، تربیت و تجربیات زندگی. بسیاری استدلال می‌کنند که آنچه شما را منحصر به‌ فرد می‌کند، الگوهای مشخص افکار، احساسات و رفتارهایی است که شخصیت شما را می‌سازند. هیچ تعریف واحد و مورد توافقی از شخصیت وجود ندارد و اغلب از شخصیت به‌ عنوان مفهومی یاد می‌شود که از درون فرد نشأت می‌گیرد و در طول زندگی نسبتاً ثابت می‌ماند. از این رو، شخصیت شامل همه افکار، الگوهای رفتاری و نگرش‌های اجتماعی است که بر نحوه نگرش ما به خود و آنچه در مورد دیگران و دنیای اطرافمان باور داریم، تأثیر می‌­گذارد. درک شخصیت به روانشناسان اجازه می­‌دهد تا پیش‌ بینی کنند که افراد چگونه به موقعیت‌های خاص، ترجیحات و آنچه برایشان ارزشمند است، واکنش نشان می‌دهند.

روانشناسی شخصیت چیست؟ تعریف روانشناسی شخصیت

چرا روانشناسی شخصیت مهم است؟

روانشناسی شخصیت به افراد کمک می‌کند تا عوامل موثر در شخصیت را بهتر درک کنند. همچنین به ما این امکان را می‌دهد تا در مورد چگونگی تأثیر برخی ویژگی‌های شخصیتی بر رفتار بیشتر بدانیم.

به‌ گفته انجمن روانشناسی آمریکا، مطالعه شخصیت بر دو حوزه اصلی تمرکز دارد:

  1. مطالعه چگونگی تفاوت افراد از نظر ویژگ‌­های مختلف شخصیتی.
  2. درک چگونگی عملکرد بسیاری از جنبه‌­های مختلف شخصیت درکنار هم برای ایجاد یک کل منسجم.

هدف و کاربرد روانشناسی شخصیت

هدف از روانشناسی شخصیت، این است که نشان دهد چگونه فرایندهای درون‌ روانی، باعث تفاوت میان انسان‌ها می‌شود. کاربردهای روانشناسی شخصیت عبارتند از:

  1. ساختن تصویری منسجم از افراد و فرآیندهای روانشناختی اصلی آن­ها
  2. بررسی تفاوت­‌های روانشناختی فردی
  3. بررسی ماهیت انسان و شباهت­‌های روانی بین افراد

همچنین روانشناسان شخصیت از دانش خود در مورد خلق‌ و خوی انسان، برای کمک به درمان استفاده می­‌کنند تا آنچه را که در مورد بیمار خود می‌دانند؛ برای مؤثرتر کردن برنامه‌های درمانی به‌ کار گیرند.

روانشناسی شخصیت کمک می‌کند عوامل موثر در شخصیت را بهتر درک کنند.

نظریه‌های شخصیت

برخی از شناخته‌ شده‌ ترین نظری‌­ها در روانشناسی به درک و توضیح چگونگی رشد شخصیت اختصاص دارند. در ادامه برخی از نظریه‌های شخصیت معرفی خواهند شد.

۱٫ نظریه روانی جنسی

زیگموند فروید، پیشنهاد کرد که شخصیت از طریق پنج مرحله روانی – جنسی رشد می‌کند که در هر مرحله، انرژی روانی(لیبدو) روی ناحیه خاصی از بدن متمرکز می‌شود. فروید معتقد بود که تجارب اولیه دوران کودکی نقش اساسی در شکل‌ گیری شخصیت دارند. او بیان کرد که شخصیت تا حد زیادی تا سن پنج سالگی به طور کامل تثبیت می­‌شود.

۲٫ نظریه روانی اجتماعی

اریک اریکسون، معتقد بود شخصیت از طریق هشت مرحله روانی – اجتماعی رشد می­‌کند. در هر مرحله، افراد با بحرانی خاص مواجه می‌­شوند که در رشد ویژگی‌های روانی نقش دارد. پیمودن موفقیت‌ آمیز این مراحل منجر به شکل‌ گیری شخصیت سالم می‌شود. در حالی‌ که نظریه فروید تأکید می‌کرد که شخصیت بیشتر در اوایل کودکی شکل می‌گیرد، اریکسون تأکید داشت که شخصیت فرد در طول زندگی به رشد خود ادامه می‌دهد.

۳٫ نظریه انسان‌ گرایی

روانشناسی انسان‌ گرایی دیدگاهی است که بر جنبۀ مثبت طبیعت انسان تأکید می‌کند. یکی از نظریه‌های انسان‌ گرایی، نظریۀ سلسله مراتب نیازهای مزلو است که نشان می‌دهد انسان‌ها برای رسیدن به حالتی از خود شکوفایی انگیزه دارند و این انگیزه با داشتن شخصیتی منسجم مشخص می‌شود. کارل راجرز، یکی دیگر از روانشناسان انسان‌ گرا، معتقد بود که نشانه‌ای از شخصیت سالم این است که  خود ایده‌ آل فرد با آنچه که اکنون هست، در یک راستا قرار گیرد.

۴٫ نظریه صفت

نظریه‌های صفت شخصیت، نشان می‌دهد که شخصیت از تعدادی ویژگی مختلف یا گرایش‌های گسترده تشکیل شده است. چندین نظریه صفت مختلف وجود دارد که یکی از پذیرفته‌ شده‌ ترین آن­ها، امروزه به‌عنوان نظریه بزرگ ۵ عاملی شناخته می‌شود.

روش‌های ارزیابی شخصیت

برای مطالعه و اندازه‌ گیری شخصیت، روانشناسان مجموعه‌ای از تست‌ها، ارزیابی‌ها و فهرست‌های شخصیتی را توسعه داده‌اند. این تست‌ها مانند MMPI ) ( به‌ طور گسترده‌ای در زمینه‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرند. یکی دیگر از تست‌های معروف، شاخص ام‌ بی‌ تی‌ آی (MBTI) است که اغلب به‌عنوان یک ابزار غربالگری، قبل از استخدام کارمندان استفاده می‌شود. ابزارهای ارزیابی‌ کنندۀ دیگری نیز وجود دارد که می‌­توانند به افراد برای آگاهی بیشتر از جنبه‌های مختلف شخصیت خود کمک کند. تست‌های شخصیتی که توسط متخصصان آموزش‌ دیده و واجد شرایط انجام می‌شود؛ می‌تواند برای تشخیص مشکلات افراد، به متخصصان کمک کند.

personality psychology

اختلالات شخصیت

روانشناسان شخصیت، به مطالعه مشکلات و اختلالات شخصیتی علاقه‌ مند هستند. اختلالات شخصیت، به‌ عنوان اختلالات روانی مزمن و فراگیر شناخته می‌­شوند که می‌توانند به‌ طور جدی بر افکار، رفتارها و عملکرد بین‌ فردی تأثیر بگذارند. نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ( DSM-5 )، ۱۰ اختلال شخصیت شامل اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت خودشیفته، اختلال شخصیت وسواسی-اجباری، اختلال شخصیت اجتنابی، اختلال شخصیت وابسته، اختلال شخصیت هیستریونیک، اختلال شخصیت پارانوئید، اختلال شخصیت اسکیزوئید و اختلال شخصیت اسکیزوتایپی را معرفی کرده است. درمان این اختلالات بسته به نوع و شدت این اختلالات متفاوت است که ممکن است شامل دارو، روان‌ درمانی، آموزش‌های روانشناختی، آموزش مهارت‌ها و یا ترکیبی از این موارد باشد.

what is personality psychology

آیا روانشناسی شخصیت از روی چهره درست است؟

شاید شنیده باشید که بعضی‌ها می‌گویند می‌توان از روی چهره و ویژگی‌های ظاهری افراد به شخصیت آن­ها پی‌برد. به‌ عنوان مثال می‌گویند در روانشناسی چهره زنان، سر قوس‌ دار و صاف نشان از خوش شانسی و آسایش در زندگی است و زنان با سر بلند شخصیت مشکوکی دارند و یا آنهایی که سرشان گرد است، بدشانس هستند. درباره­ی هر یک از اعضای بدن و چهره در مرد و زن مطالبی بیان شده است؛ اما آیا واقعا این موضوع (روانشناسی شخصیت از روی چهره) صحت دارد و قابل استناد است؟ آیا صرفاً با داشتن سر گرد، آدم بدشانسی هستیم؟ مطمئنا اینگونه نیست. تا‌ به‌ حال دقت کرده‌اید وقتی مطلبی را می‌­خوانید برایتان بسیار جذاب است اما هر چه جست‌ و‌ جو می­کنید، نمی­‌توانید منبع علمی معتبری برای آن پیدا کنید. این‌ گونه مطالب، در مورد زندگی و رفتار انسان ظاهراً مبتنی بر روانشناسی هستند اما اعتبار علمی ندارند.

روانشناسی شخصیت

آیا شخصیت زنان و مردان متفاوت است؟

وقتی صحبت از تفاوت شخصیت بین زن و مرد می‌شود، بسیاری از افراد این تفاوت را بدیهی می‌دانند و معتقدند شخصیت زنان و مردان متفاوت است. اما اگر بپذیریم که شخصیت از عواملی همچون ژنتیک، محیط و تجربیات زندگی تشکیل می‌شود؛ پس می‌توان گفت بین همۀ افراد تفاوت‌هایی وجود دارد؛ زیرا عوامل بیولوژیکی، محیطی و تجربیات هر فرد با فرد دیگر متفاوت است. پس بنابر این دیدگاه، نمی‌توان شخصیت را بر اساس طبقه‌ بندی جنسیتی به دو گروه شخصیت زنان و مردان تقسیم کرد؛ زیرا شخصیت هر فرد بنابر تجربیات زندگی، محیط، ژنتیک و غیره منحصر به‌ فرد است.

کاربرد روانشناسی شخصیت

معرفی ۵ کتاب­ در زمینه روانشناسی شخصیت

  1. نظریه‌های شخصیت؛ نوشته شولتز و شولتز؛ ترجمه یحیی سید محمدی
  2. نظریه‌های شخصیت؛ نوشته فیست، فیست و رابرتس؛ ترجمه یحیی سید محمدی
  3. روانشناسی شخصیت (حوزه‌­های دانش درباره ماهیت انسان)؛ نوشته لارسن و باس؛ ترجمه جُمهری و همکاران
  4. روانشناسی شخصیت؛ نوشته یوسف کریمی
  5. شخصیت (نظریه و پژوهش)؛ نوشته پروین و جان؛ ترجمه جوادی و کدیور

کتاب روانشناسی

نتیجه‌ گیری

شخصیت موضوع گسترده‌­ای است که شامل تمام جنبه­‌هایی از فرد می‌شود که نشانگر و بیانگر وجود اوست. را‌ه‌­های زیادی برای تفکر در مورد شخصیت وجود دارد. برخی نظریه‌ها بر ویژگی‌های فردی تمرکز می‌کنند و برخی دیگر، مراحل تحولی را برای رشد شخصیت در نظر می‌گیرند. روانشناسان شخصصیت علاوه‌ بر شناخت شخصیت هنجار انسان، اختلالات شخصیتی را نیز شناسایی می‌کنند.

نگارنده:

آقای محمدرضا روشنائی، کارشناس ارشد روانشناسی عمومی

ویراستاران علمی:

آقای انصار خوگر کارشناس ارشد سلامت روان

خانم شکوه شیروانیان کارشناس ارشد روانشناسی عمومی

راه‌های تماس با ما:

تماس با وفور