روانشناسی اجتماعی چیست؟ تعریف روانشناسی احتماعی
یکی از شاخههای مهم روانشناسی که به مطالعه سیستماتیک تعاملات انسانی اختصاص دارد، روانشناسی اجتماعی است. از آنجایی که روابط اجتماعی بسیار مهم و در عین حال درک آن سخت است، نیازمند مطالعه دقیق است. روانشناسی اجتماعی تلاش میکند با مطالعه روابط اجتماعی، توضیحاتی را ارائه و نشان دهد که چگونه بررسی روابط اجتماعی با زندگی روزمره ارتباط دارد. از این رو اکثر روانشناسان اجتماعی امیدوارند که با ارائه نظرات و پاسخهایی که به افراد کمک میکند تا زندگی رضایت بخشتری داشته باشند، وضعیت انسان را بهبود بخشند. علاوه بر این، روانشناسی اجتماعی طیف وسیعی از موضوعات را در بر میگیرد. موضوعات مورد علاقه این حوزه عبارتند از:
- مردم چگونه واقعیتهایی را میسازند که در آن زندگی میکنند؟
- چرا جذابیت و خصومت در آنها ایجاد میشود؟
- چگونه نگرشهایشان توسعه مییابد و تغییر میکند؟
- چرا به یکدیگر صدمه میزنند یا به یکدیگر کمک میکنند؟
- چگونه رهبران را انتخاب میکنند و چرا علیه آنها شورش میکنند؟
همه اینها و بسیاری از مسائل دیگر زندگی روزمره، از جمله موضوعاتی هستند که ذهن روانشناسان اجتماعی را به خود مشغول کرده است.
تعریف روانشناسی اجتماعی
روانشناسی اجتماعی، احساس، تفکر و رفتار ما را نسبت به اطرافینمان بررسی میکند. همچنین چگونگی اثرپذیری احساسات، افکار و رفتارهای ما از اطرافیان را مورد مطالعه قرار میدهد. همانطور که این تعریف نشان میدهد، موضوعات روانشناسی اجتماعی بسیار گسترده است و کاربرد آن تقریباً در هر کاری که ما روزانه انجام میدهیم، یافت میشود.
تاریخچه روانشناسی اجتماعی
بیایید با تاریخچههای کوتاه از رشته روانشناسی اجتماعی شروع کنیم و سپس به بررسی اصول علم روانشناسی اجتماعی بپردازیم.
علم روانشناسی اجتماعی زمانی آغاز شد که دانشمندان برای اولین بار به طور منظم و علمی، افکار، احساسات و رفتارهای انسان را اندازه گیری کردند. اولین آزمایشهای روانشناسی اجتماعی، قبل از سال ۱۹۰۰، در مورد رفتار گروهی صورت گرفت و اولین کتابهای درسی روانشناسی اجتماعی در سال ۱۹۰۸ منتشر شد. روانشناسی اجتماعی توسط محققانی قوت گرفت که تلاش میکردند متوجه شوند آدولف هیتلر، دیکتاتور آلمان، چگونه میتوانست رفتارهای وحشتناکی را در پیروان خود در طول جنگ جهانی دوم ایجاد کند و آنها را مطیع سازد. از این رو روانشناسی اجتماعی به سرعت برای مطالعه موضوعات دیگر گسترش یافت. در قرن بیست و یکم نیز، حوزه روانشناسی اجتماعی در حال گسترش و نفوذ به حوزههای دیگری مانند روانشناسی تکاملی، مطالعه فرهنگ و عصب شناسی اجتماعی است.
پدر روانشناسی اجتماعی کیست؟
روانشناسانی به نامهای کورت لوین و لئون فستینگر در طول دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰، برای مطالعه رفتار، رویکرد تجربی را اصلاح و روانشناسی اجتماعی را به عنوان یک رشته علمی ایجاد کردند. لوین گاهی اوقات به عنوان “پدر روانشناسی اجتماعی” شناخته میشود؛ زیرا او در ابتدا بسیاری از ایدههای مهم این رشته را توسعه داد.
کاربرد روانشناسی اجتماعی
روانشناسان اجتماعی موضوعات گستردهای را در زمینه ارتباطات انسانی بررسی میکنند. از قبیل: چرا افرادی که در اغلب مواقع به دیگران کمک میکنند، در بعضی شرایط، رفتار یا فکری غیردوستانه یا پرخاشگرانه دارند. مزایای داشتن روابط خوب با دیگران و هزینههای تنهایی چیست؟ چه عواملی باعث میشود افراد یک محصول را به محصول دیگری ترجیح بدهند و آن را بخرند؟ چگونه مردان و زنان در محیطهای اجتماعی رفتار متفاوتی دارند؟ چگونه افراد در یک گروه با هم همکاری میکنند تا تصمیمهای گروهی مهمی اتخاذ کنند؟ درحالی که برخی افراد در این زمینه با چالشهای زیادی مواجه هستند؛ چه چیزی باعث میشود برخی افراد محیط زیست را دوست بدارند و تمایل بیشتری به بازیافت و مشارکت سازنده در محیط زیست داشته باشند. همچنین در این حوزه، رویدادهای غیرمعمول تری نیز مطالعه میشود. مانند این که چگونه ممکن است فردی برای نجات جان یک غریبه، جان خود را به خطر بیندازد.
به طور کلی روانشناسان اجتماعی رفتارهای روزمره را به صورت علمی مطالعه میکنند که تحقیقات آنها، دانش و اطلاعات مفیدی در مورد تعاملات اجتماعی روزمره ایجاد میکند. پس روانشناسی اجتماعی به شما این امکان را میدهد که در مورد رفتارهای انسانی انتقادیتر و عینیتر فکر کنید و بینشی عمیق در مورد روابط خود با افراد دیگر به دست آورید. از طرفی روانشناسان اجتماعی تنها افرادی نیستند که به درک و پیش بینی رفتار اجتماعی میپردازند و آن را مطالعه میکنند. برای مثال اغلب رهبران مذهبی، فیلسوفان، سیاستمداران و رمان نویسان نیز رفتارهای اجتماعی را مورد توجه قرار میدهند.
اما حوزه روانشناسی اجتماعی برای درک رفتار اجتماعی از مشاهده صرف اعمال انسان فراتر میرود. روانشناسان اجتماعی بر این باورند که شناخت علل واقعی رفتار اجتماعی تنها از طریق یک رویکرد علمی نظام مند به دست میآید و به همین دلیل تحقیقات علمی انجام میدهند. آنها معتقدند که مطالعه رفتار اجتماعی باید تجربی باشد؛ یعنی لازم است مطالعات بر اساس جمع آوری و تجزیه و تحلیل سیستماتیک دادههای عینی صورت پذیرد.
اصول روانشناسی اجتماعی
روانشناسی اجتماعی بر اساس ABC (الفبای روانشناسی)، که مخفف کلمات احساس (Affect)، رفتار (Behavior) و شناخت (Cognition) است، شکل گرفته است. افراد به منظور حفظ و ارتقاء مؤثر زندگی خود از طریق تعامل موفق با دیگران، به این سه ظرفیت انسانی احساس، رفتار و شناخت متکی هستند:
احساس (Affect)
احساسات، حالتهای روانی و فیزیولوژیکی کوتاه، اما اغلب شدیدی هستند که افراد به عنوان بخشی از زندگی روزمره خود تجربه میکنند. همان طور که روز سپری میشود، ممکن است احساس شادی یا غم، حسادت یا خجالت را تجربه کنیم؛ نکته حائز اهمیت این است که اگر این احساسات تجربه نشوند، میتوانند آسیب زا باشند. هر احساسی، پیامی از دنیای درون روانی ما میآورد. تجربیات احساسی به ما کمک میکند تا بر اساس آنچه که در درون خود تجربه میکنیم، به طور کارآمد و سازنده عمل کنیم تا شانس بقای بیشتری داشته باشیم.
برای مثال احساس ترس، فرد را از وجود یک خطر باخبر میکند؛ احساس خشم نشان میدهد که مانعی وجود دارد و فرد ناکام شده است. احساسات همچنین میتواند ما را به انجام رفتارهایی سوق دهد که با برداشت ما از یک موقعیت خاص هماهنگ است. وقتی خوشحال هستیم، ممکن است به دنبال ارتباط با دیگران باشیم و با آنها معاشرت کنیم. وقتی عصبانی هستیم، میخواهیم مانعی که در راه ارتباطی ما وجود دارد را برطرف کنیم و زمانی که میترسیم، تمایل به فرار یا جنگ داریم؛ هنگامی که به کسی آسیب میزنیم، احساس گناه میکنیم و درصدد جبران بر میآییم. پس احساسات در راستای کمک به ما برای هدایت رفتارهای اجتماعی، نقش انطباقی ایفا میکنند.
رفتار (Behavior)
افراد در طی روابط و تعاملات اجتماعی بر یکدیگر تأثیر میگذارند. این امر میتواند منجر شود که تعاملات اجتماعی به طور کارآمد و موثری پیش روند. ما با دیگران همکاری میکنیم تا به نتایجی برسیم که به تنهایی نمیتوانستیم به دست آوریم. به همین خاطر کالاها، خدمات و سایر منافع را با دیگران مبادله میکنیم. این رفتارها برای بقا در هر جامعهای ضروری هستند. به اشتراک گذاری کالاها، خدمات، احساسات و سایر پیامدهای اجتماعی به عنوان تبادل اجتماعی شناخته میشود. تبادل اجتماعی شامل پاداشها و هزینههای اجتماعی است. پاداشهای اجتماعی پیامدهای مثبتی هستند که در تعاملات اجتماعی با دیگران، ارائه میدهیم و دریافت میکنیم که شامل مزایایی مانند توجه، تمجید، محبت، عشق و پاداشهای مالی میشود.
از سوی دیگر، هزینههای اجتماعی، پیامدهای منفی هستند. ایجاد سرخوردگی هنگام بروز اختلاف با دیگران، احساس گناه در صورت رفتار نامناسب با دیگران و احساس خشم هنگام ناکامی در تلاش برای ایجاد و حفظ روابط بین فردی، پیامدهای منفی هستند که ما و دیگران را تحت تأثیر قرار میدهند. مردم عموماً ترجیح میدهند با تلاش برای به دست آوردن هرچه بیشتر پاداشهای اجتماعی و به حداقل رساندن هزینههای اجتماعی، نتایج خود را به حداکثر برسانند. چنین رفتاری با هدف محافظت از خود و ارتقاء خویشتن هماهنگ است. اگرچه افراد با توجه به اولویت منافع و رفاه خود، رفتار میکنند، این اولویتها با توجه به منافع و رفاه دیگران مانند پذیرش و همکاری با اطرافیان تعدیل مییابند. در نتیجه، مبادلات اجتماعی میتواند منصفانه و عادلانه باشند.
شناخت (Cognition)
انسانها از فرایندهای شناختی در بخشهای مختلف زندگی اجتماعی خود استفاده میکنند. روانشناسان، شناخت را به عنوان فعالیت ذهنی پردازش اطلاعات تعریف میکنند. شناخت اجتماعی، شناختی است که به فعالیتهای اجتماعی مربوط میشود و به ما در درک و پیشبینی رفتار خود و دیگران کمک میکند. شناخت اجتماعی به تفسیر فعال وقایع اشاره دارد؛ اما ممکن است افراد مختلف، برداشتهای متفاوتی در مورد رویدادهای مشابه داشته باشند. برای مثال وقتی دختری به پسری لبخند میزند، ممکن است پسر فکر کند که دختر عاشقانه جذب او شده است. درحالی که ممکن است دختر فکر کند که این یک نگاه دوستانه بوده است. وقتی فردی در مورد یک قومیت جوکی میگوید، ممکن است خودش فکر کند که خنده دار است، درحالی که فرد دیگری فکر کند که او نژادپرست است.
این واقعیت که افراد مختلف، رویدادهای یکسان را متفاوت تفسیر میکنند، زندگی را جالب میکند؛ اما میتواند منجر به اختلاف نظر و درگیری شود. در همین راستا روانشناسان اجتماعی چگونگی تفسیر و درک مردم از دنیای خود و به ویژه نحوه قضاوت آنها در مورد علل رفتار خود و دیگران را مطالعه میکنند. در تفسیر این موضوع، میتوان بیان کرد که با گذشت زمان، افراد مجموعهای از دانش اجتماعی را توسعه میدهند که حاوی اطلاعاتی درباره خود، عواطف، رفتارها و شناختهای افراد دیگر، روابط و گروههای اجتماعی است. دو نوع دانش در روانشناسی اجتماعی اهمیت ویژهای دارد:
- طرحوارهها: طرحواره یک نوع بازنمایی از دانش است، که شامل اطلاعاتی درباره یک فرد یا گروه میشود (به عنوان مثال، دانش ما در مورد اینکه فلان شخص فردی خونگرم است یا ایرانیها تعارفی هستند).
- نگرشها: نگرش، بازنمایی دانشی است که عمدتاً شامل علاقه یا عدم علاقه ما به یک شخص، پدیده یا گروه میشود (“من واقعا فلانی را دوست دارم”؛ “من از آپارتمان جدیدم بیزارم”).
طرحوارهها و نگرشها به ما این امکان را میدهند که سریع و بدون فکر زیاد قضاوت کنیم که آیا کسی یا چیزی که با آن برخورد میکنیم خوب است یا بد، مفید است یا آسیب زا، باید از آن پیروی کنیم یا اجتناب. بنابراین طرحوارهها و نگرشها تأثیر مهمی بر پردازش سریع اطلاعات اجتماعی و رفتار اجتماعی ما دارند. در آخر میتوان بیان کرد روانشناسان اجتماعی به جستجوی راههای جدید برای اندازه گیری و درک رفتار اجتماعی ادامه میدهند که منجر به گسترش این رشته از روانشناسی میشود.
معرفی ۵ کتاب در زمینه روانشناسی اجتماعی:
- روانشناسی اجتماعی؛ نوشته بارون، بیرن و برنسکامب؛ ترجمه یوسف کریمی.
- روانشناسی اجتماعی (نظریهها، مفاهیم و کاربردها)؛ نوشته یوسف کریمی.
- کتاب روانشناسی اجتماعی؛ نوشته آرونسون، ویلسون، آکرت و سامرز؛ ترجمه مجید صفاری نیا و پرستو حسنزاده.
- روانشناسی اجتماعی؛ نوشته هاینزن و گودفرند؛ ترجمه یحیی سید محمدی.
- روانشناسی اجتماعی کاربردی؛ نوشته بونک و ون وگت؛ ترجمه مجید صفاری نیا و پرستو حسن زاده.
نگارنده:
آقای محمدرضا روشنائی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی
ویراستار علمی:
خانم فرنوش طاهری، رواندرمانگر و کاندیدای دکتری روانشناسی تخصصی