مهارت های زندگی چیست؟ معرفی مهارتهای ۱۰ گانه زندگی
اصطلاح مهارت های زندگی به تواناییهایی اشاره دارد که هر فرد برای داشتن زندگی باکیفیت و ساختن مسیر خود در زندگی به آنها نیاز دارد. این مهارتها به عنوان ابزار، به فرد کمک میکند تا به طور موثر با چالشهای زندگی خود روبهرو شود. پس با وجود چالشهای فراوان در طول زندگی، مهارتهای بسیاری وجود دارد که هر فرد متناسب با چالشهای زندگی خویش، میتواند از آن ها بهره مند شود. این مهارتها بسته به شرایط زندگی، فرهنگ، عقاید، سن و موقعیت جغرافیایی میتواند متفاوت باشد. با اینحال سازمان بهداشت جهانی (WHO) و صندوق کودکان سازمان ملل متحد (UNICEF) حوزههای کلیدی و مهم این مهارتها را شناسایی کردهاند.
دوره مهارت های زندگی سالم وفور
تعریف مهارت های زندگی
سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۳ مهارتهای زندگی را عمکردهای سازگار و موثری معرفی کرده است. که افراد را قادر میسازد تا به طور اثربخش با نیازها و چالشهای زندگی روزمره مواجه شوند. یونیسف مهارت های زندگی را به عنوان روشی برای تغییر و ارتقاء رفتار تعریف کرده است که از این طریق سه حوزه دانش، نگرش و مهارت به تعادل میرسند. مهارت های زندگی تواناییهایی هستند که به ارتقای بهزیستی روانی و شایستگی افراد در مواجهه با واقعیتهای زندگی کمک میکند. اکثر متخصصان حوزه سلامت و مسائل اجتماعی، معتقدند مهارتهای زندگی در موارد فراوانی از جمله پیشگیری از مصرف مواد مخدر، پرخاشگری جنسی، بارداری نوجوانان، پیشگیری از ابتلا به بیماری ایدز و پیشگیری ازخودکشی کاربرد دارد.
به طور خلاصه، مهارتهای زندگی، افراد را قادر میسازد تا برای محافظت از خود، ارتقاء سلامت و روابط اجتماعی سالم اقدامات موثری انجام دهند. مهارت های زندگی به عنوان توانمندیهای روانی – اجتماعی، میتواند در تصمیم گیریهای آگاهانه، حل مشکلات، داشتن تفکر انتقادی و خلاقانه، برقراری روابط موثر، ایجاد روابط سالم، همدلی با دیگران و مدیریت سازنده زندگی، به افراد کمک کند. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، برنامههای درسی مبتنی بر مهارت های زندگی، به منظور دستیابی به رفتار اثرگذار در سطوح فردی و بین فردی، ابزارهای عاطفی، اجتماعی و فکری مورد نیاز درمحیط خانه، محل کار و جامعه را در اختیار افراد قرار میدهد.
چرا فراگیری مهارتهای زندگی مهم است؟
فراگیری مهارت های زندگی اهمیت زیادی دارد؛ زیرا ابزارهای لازم برای مواجهه سازنده با چالشها و مسائل روزمره زندگی را دراختیار ما میگذارد. همچنین افراد از طریق یادگیری، کسب شناخت بیشتر نسبت به خود و دیگران، میتوانند به پتانسیلهای واقعی خود پیببرد و آنها را زندگی کنند.
از طرفی یادگیری این مهارتها در دوران کودکی، منجر به رشد شخصیت، استعدادها و تواناییهای ذهنی و جسمی کودکان میشود.
مهارت های دهگانه زندگی کداماند؟
با توجه به ماهیت پویا و پرچالش زندگی، مهارتهای لازم برای مواجه شدن با این چالشها بی شمار خواهد بود. با این حال، تجزیه و تحلیل در زمینه مهارت های زندگی نشان میدهد که مجموعهای از مهارتها را میتوان به عنوان مهارتهای اصلی مطرح کرد. در این راستا، سازمان بهداشت جهانی و سازمان یونیسف، ده مهارت اصلی را بیان کردند. این مهارتها شامل مهارتهای تصمیم گیری، حل مسئله، تفکر خلاقانه، تفکر انتقادی، ارتباط موثر، مهارتهای روابط بین فردی، خودآگاهی، همدلی، مواجهه موثر با احساسات و مواجهه موثر با استرس میشود.
سازمان بهداشت جهانی (WHO) مهارت های دهگانه زندگی را تعریف کرده است:
۱ مهارت تصمیم گیری:
افراد با فراگیری مهارت تصمیم گیری میتوانند در موقعیتهای مختلف، به شکلی سازندهتر تصمیم بگیرند و رفتار کنند. در واقع افراد میآموزند، فعالانه در زندگی خود تصمیم گیرنده باشند. و از طریق ارزیابی گزینههای گوناگون و اثرات تصمیمات مختلف، انتخاب کنند تا بتوانند خود را ارتقاء بدهند.
۲ حل مسئله:
مهارت حل مسئله، افراد را قادر میسازد تا به طور سازنده با مشکلات زندگی خود برخورد کنند. رها کردن مشکلات به صورت حل نشده، منجر به ایجاد فشارهای فیزیکی و روانی در افراد میشود؛ لذا این مهارت از اهمیت زیادی برخوردار است.
۳ تفکر خلاق:
تفکر خلاق فرد را قادر میسازد تا جایگزینهای موجود برای دیدگاه و رفتار خود را بشناسد و از تجربه کنونی، فراتر نگاه کند. تفکر خلاق به افراد کمک میکند تا پیامدهای مختلف رفتار یا عدم اقدام به آن را کشف کنند و به موقعیتهای زندگی روزمره، به گونهای سازگار و انعطاف پذیر پاسخ دهند. همچنین این نوع تفکر درجهت ارتقاء مهارتهای تصمیمگیری و حل مسئله نیز کمک کننده است.
۴ تفکر انتقادی:
این مهارت به توانایی تجزیه و تحلیل اطلاعات و تجربیات به شیوهای عینی، اشاره دارد. افراد به کمک تفکر انتقادی، میتوانند با شناخت و ارزیابی عوامل گوناگون مثل ارزشها، نظرات همسالان و رسانهها، انتخابهای آگاهانهتر و رفتارهای سازندهتری داشته باشند.
۵٫ ارتباط موثر:
برقراری ارتباط موثر به این معناست که فرد بتواند به صورت کلامی و غیرکلامی به شیوهای متناسب با فرهنگ و موقعیتهای مختلف، خود را بیانکند. افراد به کمک برقراری ارتباط موثر با دیگران، میتوانند از طریق بیان دیدگاهها، خواستهها، نیازها و نگرانیهای خود از دیگران مشورت و کمک بگیرند. روابط بینفردی خود را گسترش دهند، از ایجاد سوء تفاهمها در روابط بینفردی جلوگیری کنند و کیفیت روابط خود را ارتقا بدهند.
۶ مهارت های روابط بین فردی:
مهارتهای بین فردی به افراد کمک میکند تا در تعاملات خود با دیگران، به شیوهای سازنده ارتباط برقرار کنند. ایجاد و حفظ روابط دوستانه، تنظیم روابط با اعضای خانواده یا خاتمه دادن به روابط ناسالم، از جمله مهارتهای روابط بین فردی محسوب میشوند که میتواند برای سلامت روانی و اجتماعی افراد اهمیت زیادی داشته باشد و منابع مهم حمایت اجتماعی را برای افراد مهیا کند.
۷ همدلی: is too long to be saved
همدلی، توانایی درک احساسات دیگران، دیدن موقعیتها از دیدگاه آنها و تصور خود در جای آنها است. همدلی به این معنا است که خود را در موقعیت دیگران قرار دهید و تصور کنید که آنها در آن شرایط چه احساساتی را تجربه میکنند. به درک ما از دیگران کمک میکند و موجب میشود فرد، دیگران را علی رغم تفاوت بسیار از خودش، بپذیرد. این توانایی، میتواند روابط اجتماعی را بهبود بخشد.
۸ خودآگاهی:
خودآگاهی باعث میشود فرد از خود، ویژگیهای شخصیتی، نقاط قوت و ضعف، نیازها، اهداف و امیالِ خود، آگاه شود. همچنین خودآگاهی، اغلب پیش نیازی برای برقراری ارتباطات مؤثر، بهبود روابط بینفردی و ایجاد همدلی با دیگران است.
۹ مواجهه موثر با احساسات:
این مهارت به این توانایی اشاره دارد که فرد بتواند احساسات را در خود و دیگران بشناسد، از چگونگی تأثیر آنها بر رفتار آگاه شود و توانایی پاسخ مناسب به احساسات را داشته باشد. اجتناب از تجربه احساسات شدید مانند خشم یا غم و اندوه میتوانند اثرات منفی بر سلامتی روان داشته باشند.
۱۰ مواجهه موثر با استرس:
شناخت منابع استرس در زندگی، شناخت چگونگی تأثیر آنها بر افراد و عمل به روشهایی که به مدیریت سطوح استرس کمک میکند؛ به مهارت مواجهه موثر با استرس اشاره دارد. از طریق این مهارت، افراد میتوانند با ایجاد تغییراتی در محیط فیزیکی یا سبک زندگی سالم، منابع استرس را تنظیم کنند، به طوری که تنشهای ایجاد شده توسط استرسهای غیر قابل اجتناب، منجر به مشکلات سلامتی نشود.
کاربردها و اهداف آموزش مهارتهای زندگی چیست؟
تحقیقات در مورد نتایج آموزش مهارت های زندگی نشان میدهد برنامههایی که با هدف توسعه مهارت های زندگی به اجرا در آمده است؛ اثرات زیادی را به همراه داشته است. کاهش رفتارهای خشونت آمیز و خود تخریبگر، بهبود رفتارهای اجتماعی، افزایش توانایی برنامه ریزی و انتخاب راه حلهای موثر برای حل مشکلات، بهبود خودپنداره، افزایش خودآگاهی، سازگاری اجتماعی و عاطفی، افزایش دانش اندوزی، بهبود فرایند خود تنظیمی، مدیریت مشکلات بین فردی، تنظیم اضطراب، کمک به حل تعارض با همسالان به طور سازنده، کنترل رفتارهای تکانشی و محبوبیت در اجتماع از جمله پیامدهای مثبت آموزش مهارت های زندگی هستند.
همچنین مطالعات پژوهشی نشان میدهد که آموزشهای جنسی مبتنی بر مهارت های زندگی، در استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری در میان نوجوانان، تغییرات قابل ملاحظهای ایجاد کردهاست. همچنین تأخیر در شروع فعالیت جنسی، تأخیر در شروع مصرف الکل و ماری جوانا، گسترش آگاهیها و آموزش رفتارهای لازم برای جلوگیری از گسترش HIV/AIDS، از جمله نتایج آموزش مهارت های زندگی بوده است.
معیارهای اثربخشی مهارت های زندگی:
سازمان یونیسف بیان میکند که مهارت های زندگی زمانی اثر بخشیهای لازم را دارد که بتواند در رفتار تغییر ایجاد کند؛ یعنی اگر آموزش مهارت های زندگی صرفا به ایجاد دانش و نگرشهای جدید منجر شود، اثرگذار نخواهد بود. در واقع آموزشهای مبتنی بر اطلاعات، برای ایجاد تغییر در رفتار کافی نیستند. به عنوان مثال، یک سخنرانی در مورد “رفتارهای سازنده” لزوماً منجر به ایجاد رفتار سازنده در زندگی نخواهد شد؛ بلکه وجود تمرینها و موقعیتهای واقعی که شرکتکنندگان بتوانند در آنها رفتارهای سازنده را تمرین کنند و اثرات آن را تجربه کنند، لازم است تا افراد بتوانند از دانشهای آموخته شده به صورت عملی، کاربردی و تجربهای در زندگی روزمره خود بهره مند شوند.
نظریه یادگیری بزرگسالان بیان میکند بهترین شکل یادگیری این است که افراد بتوانند آنچه یاد میگیرند را با تمرین و تجربه واقعی خود در زندگی مرتبط کنند. زمانی که این تمرینهای عملی تقویت شوند، بهترین بازخورد را خواهد داشت. تکرار این تمرینها منجر به تثبیت یادگیری میشود؛ زیرا مطالعات نشان میدهند که اگر پیام یک بار به مغز داده شود، مغز یک روز بعد، ۱۰درصد پیام را به خاطر میآورد اما زمانی که همان پیام شش بار در روز ارسال شود، مغز ۹۰ درصد آن را به خاطر خواهد آورد. از این رو تکرار، تقویت و مرور این تمرینها حائز اهمیت است.
مهارتهای زندگی کودکان و نوجوانان:
آموزش و دوره مهارت های زندگی نوجوانان، به آنها کمک میکند در مورد حوزههای مختلف زندگی خود، از جمله سلامت، روابط بینفردی، خانواده، همسالان، انتخاب شغل و غیره، بتوانند دانش، نگرشها و ارزشهای خود را به رفتار سازنده تبدیل کنند. نوجوانان امروزی در محاصره پیامهای متفاوت و بعضاً متناقضی از سوی جامعه و والدین بزرگ میشوند. والدین و معلمان مدارس در مورد حوزههای مختلف زندگی اطلاعاتی به نوجوانان میدهند. از سوی دیگر، این اطلاعات ممکن است با پیامها و رفتار همسالان در تضاد باشد. حتی ممکن است بسیاری از اطلاعات و خواستههایی که مدارس و والدین از نوجوانان دارند با ماهیت و خواستههای نوجوانان هماهنگ نباشد که این خود منجر به ایجاد فشار و استرس برای نوجوانان میشود.
آموزش مهارت های زندگی با گسترش خودآگاهی، به کودکان و نوجوانان کمک میکند تا به طور سازندهتری با چالشهای زندگی مواجه شوند و عمل کنند. افزایش آگاهی باعث میشود نوجوانان از رفتارهای آسیب زا و پرخطر دوری کنند و سلامت روانی و جسمی خود را حفظ کنند. توسعه مهارت های زندگی در میان کودکان و نوجوانان، آنها را توانمند میسازد تا در مورد تصمیمگیریهای مهم زندگی خود مسئولانهتر رفتار کنند.
چگونه مهارت های زندگی را پرورش دهیم؟
زندگی میتواند بهترین آموزگار انسان باشد. درواقع همان قدر که زندگی برای نوع بشر میتواند آسیب زا و ناکامکننده باشد، به همان میزان نیز میتواند زمینههای لازم برای رشد انسان را فراهم کند. نگاه به دستاوردها و ارزیابی نتایج زندگی ما، مهمترین شواهدی است که نشان میدهد چه قدر در مسیر رشد فردی خود قدم برداشتهایم و برای ادامۀ مسیر و دستیابی به اهداف و خواستههای خویش با چه موانعی رو به رو هستیم. بنابراین مشاهدۀ روند زندگی روزمره و حفظ هشیاری نسبت به آن، ما را در جهت ساختن زندگی با کیفیت، در راستای آنچه به زندگی ما معنا میدهد، رهنمون میکند. از این رو یادگیری این مهارتها به صورت عملی و به کارگیری و توسعۀ آنها در زندگی فردی و اجتماعی، میتواند ما را برای مواجهه موثر با چالشهای زندگی آماده کند.
نکته قابل توجه این است که علاوه بر اینکه دورههای مهارت های زندگی، منجر به خودشناسی و خود آگاهی وسیع افراد میشود. شرکت در جلسات روان درمانی، به طور همزمان، به افراد کمک میکند که با دریافت کمک تخصصیتر، به صورت ریشهای و عمیق روی مسائل خود کار کنند تا بتوانند از ابزارهایی که در اختیار دارند به بهترین نحو جهت ایجاد تغییرات در زندگی خود استفاده کنند.
نگارنده:
خانم شکوه شیروانیان، کارشناس ارشد روانشناسی
ویراستار علمی:
خانم فرنوش طاهری، رواندرمانگر و کاندیدای دکتری تخصصی روانشناسی